ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
دخالت دين در زندگى بشر به پايان رسيد .با تمام شدن قرن هجدهم
عصر روشنگرى نيز پايان پذيرفت و قرن
نوزدهم با فرود آمدن ضربتى قاطع بر پيكره ء عقل و انسان
آغاز گشت .در اين قرن فلسفه ء وضعى ( 1 ) روى كار آمد كه به صراحت مى گفت : خدائى از آن ماده است و اوست كه عقل را ايجاد كرده و اشياء
خارجى را در آينه ء حس انسان بدينصورت منعكس مى سازد با اين ترتيب عقل و بدنبال آن انسان
اهميت خود
را از دست دادند
ديگر انسان نه خداى خود بود و نه آفريننده ء چيزى خارج از وجود خود
بلكه او نيز
همچونديگر موجودات
آفريده ء طبيعت بود و پرستشگر اين آفريننده در اواسط اين قرن
نظريه ء
داروين دائر براينكه انسان نيز حيوانى همچون ساير حيوانات است ظهور يافت و دو كتاب او بنامهاى
بنياد انواع و بنيادانسان به ترتيب در سالهاى 1859 و 1871 منتشر گشت .با ظهور نظريه ء داروين
انسان
يكباره تمام صفات ويژه و شرافت و موقعيتى كه اديان برايش قائل بودند و همچنين استقلال و حاكميت و
موقعيتى را كه در عصر روشنفكرى كسب كرده بود
از دست داد و ناگهان در جرگه ء حيوانات در آمد
قدرت و
تسلط