ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
شود ( 1 ) پس از چندى
چنين پيش آمد كه مسيحيت ساخته و پرداخته ء پولس توانست زمام حكومت رم را در
دست گيرد و امپراطور كنستانتين ( قسطنطين ) كه آئين مسيح را پذيرفته بود در سال 305 ميلادى حكمفرماى رم
گشت و مسيحيت در آن امپراطورى بزرگ و گسترده
مقامى ارجمند يافت ...و در اين هنگام بود كه بنابر گفته
ء دراپر : مردمان منافق كه بوسيله ء تظاهر به مسيحيت و ديندارى
در دستگاه حكومت نفوذ كرده و پست
هاى حساس و مناصب مهم دولتى را اشغال نموده بودند
بت پرستىو شرك را وارد دين مسيح كردند .اين گروه
در معنى اهتمامى به امر دين نداشته و حتى يك لحظه از روى اخلاص بدان پايبند نبودند .خود امپراطور هم
وضعى مشابه آنانداشت
او عمر خود را در بيدادگرى و تبهكارى گذرانيده بود و جز روزگار كوتاهى در
اواخر عمر خود ( سال 337 ميلادى ) به اوامر كليسا گردن ننهاد .مسيحيان گرچه چندان قدرت بدست آوردند
كه قسطنطين را به حكومت باز گردانيدند
با اينحال نتوانستند شرك و بت پرستى را ريشه كن سازند .نتيجه
ء مبارزات ايشان آن شد كه مسيحيت با