ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
كه اين روش اثبات كرده بود بباد انكار و تخطئه گرفته شد ..و اين براستى بزرگترين ضربتى بود كه وارد
آمد ..زيرا همين پيشامد بود كه نخست دانشمندان و سپس توده هاى عظيم مردم را به عصيان و شورشى نا
معتدل برضد كليسا برانگيخت و ايشان را از آنسوى به افراط و زياده روى كشانيد .طرز فكر عصيان آميز و
بى رويه ء ديگرى كه پس از چندى درباره ء انسان ابراز شد آنبود كه انسان موجودى آلوده و حقير است و بر
اثر اين نظريه
پست ترين نمودارهاى هوسرانى بشرى بدون هيچ حد و مرزى براى وى جائز شمرده شد ...اين
طرز فكر خانمانسوز تا كنون باقى است و از اروپا به آمريكا و از آنجا به همه سوى زمين سرايت كرده و
بطور روزافزون در مسير هلاكتبار خويش پيش مى رود و مطبوعات
سينما
تاتر
ادبيات
نقاشى
مجسمه
سازى و ديگر هنرها و وسايل تبليغاتى را بخدمت گرفته است ..و در پس اين وسايل پروتگل هاى صهيونيسم
است كه آشكارا اعلام مى كند هدف اساسى اش دامن زدن به اين آتش خانمانسوز بمنظور بر انداختن غير
يهوديان و تسليم حكومت جهانى به صهيونيسم ميباشد بارى
بشريت روز بروز به پرتگاه نيستى نزديك و
نزديكتر مى شود
اسب سركش زندگى كه تازيانه ء وسائل گوناگون تبليغى و هنرى بر او نواخته مى گردد
لحظه بلحظه
ديوانه تر پيش مى رود ...مگر كه باذن پروردگار
رهبرى بشريت از اختيار اين جمع
ديوانه ء تبدار خارج گشته به دست قدرتمند ديگرى سپرده شود ...