مراد از" أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 430

بدان اشاره ميكند، بلكه معنايى است بلندتر و عالى‏تر از آن، كه انشاء اللَّه بيانش خواهد آمد.

مراد از" أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا"

(وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ)، اين آيه معنايى را كه قبلا براى اسلام كرديم، بيان مى‏كند، چون كلمه (مناسك جمع منسك) است، كه بمعناى عبادتست، هم چنان كه در آيه: (وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً، براى هر امتى عبادتى مقرر كرديم). «1» باين معنا است و يا بمعناى آن عملى است كه بعنوان عبادت آورده مى‏شود، و چون در آيه مورد بحث مصدر اضافه به (نا- ما) شده، افاده تحقق را مى‏كند، ساده‏تر آنكه مى‏رساند آن مناسكى منظور است، كه از ايشان سر زده، نه آن اعمالى كه خدا خواسته تا انجامش دهند.

خلاصه مى‏خواهيم بگوئيم: كلمه (مناسكنا)، اين نكته را مى‏رساند كه خدايا حقيقت اعمالى كه از ما بعنوان عبادت تو سر زده، بما نشان بده، و نميخواهد درخواست كند: كه خدايا طريقه عبادت خودت را بما ياد بده، و يا ما را بانجام آن موفق گردان، و اين درخواست همان چيزيست كه ما در تفسير جمله: (وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ، وَ إِقامَ الصَّلاةِ، وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ، ما بايشان فعل خيرات، و اقامه نماز، و دادن زكات، را وحى كرديم). «2» بدان اشاره كرديم، و انشاء اللَّه باز هم در جاى خودش خواهيم گفت، كه اين وحى عبارت است از تسديد در فعل، نه ياد دادن تكاليفى كه مطلوب انسان است، و كانه آيه: (وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ، وَ إِسْحاقَ، وَ يَعْقُوبَ، أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ، إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ). «3»

هم باين معنا اشاره مى‏كند، چون به رسول خدا (ص) امر مى‏كند كه بندگان او ابراهيم و اسحاق و يعقوب را بياد آورد، كه صاحبان قدرت و بصيرت بودند، و او ايشان را بموهبت خالص ياد آن سراى ديگر اختصاص داد.

پس تا اينجا بخوبى روشن شد، كه مراد از اسلام و بصيرت در عبادت، غير آن معناى شايع و متعارف از كلمه است، و همچنين مراد بجمله (و تب علينا) توبه از گناهان كه معناى متداول كلمه است، نيست. چون ابراهيم و اسماعيل دو تن از پيامبران و معصومين به عصمت خداى تعالى بودند، و گناه از ايشان سر نميزند، تا مانند ما گنهكاران از آن توبه كنند.

در اينجا ممكن است بگويى: آنچه از معناى اسلام، و نشان دادن مناسك و توبه، كه شايسته مقام ابراهيم و اسماعيل (ع) است، غير آن معناى از اسلام، و ارائه مناسك، و توبه است، كه در خود ذريه آن جناب است، و به چه دليل بگوئيم: اين عناوين در حق ذريه آن جناب نيز اراده شده؟ با اينكه آن جناب ذريه خود را جز در خصوص دعوت اسلام با خودش و فرزندش‏

1- سوره حج آيه 34

2- سوره انبياء آيه 73

3- سوره ص آيه 45- 46

/ 693