خدا كيست ؟
محمّدحسن مدرّس فتحىبسم اللّه الرّحمان الرّحيماَلحمدُ للّهِِ على كُلِّ حالٍ و مَقال و السّلام و الصَّلوات على محمَّدٍ و الاْلاز آنجا كه خداجويى در فطرتها نهفته است و حجابها وموانع مادّى و روزمرّه مانعِ بروز و درخشش آن است؛ خداى تعالى
مردانى شايسته را برانگيخت تا از راهِ وحى و الهام، او را بشناسانند
و موانع را از فطرتها دور كنند و تيرگى را از خردها بزدايند و
بالنّتيجه، بشر را به اطاعت و فرمانبَرى و عبادت پروردگارِ بىهمتا
وادار كنند و بر صراط مستقيم رهبرى فرمايند؛ زيرا اساس آفرينش
و حاصلِ آمدن و رفتن بر مبناى خداشناسى و بندگى خداوند
استوار است كه فرمود:«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإْنْسَ إلاّ لِيَعْبُدُونِ»1«جنّ و انس را نيافريدم مگر آنكه مرا پرستش
كنند.»لازمهى پرستش، شناختنِ معبود است و سپس پرستش و اطاعت
از معبودِ ازلى و وصول به رحمت بىپايان ابدى او.اينجاست كه بر هر مكلّفى واجب است كه از رهبرانِ
آسمانى مدد گيرد و خدا را با صفات و ويژگىهايش در حدّ فهم و
دركِ خود بشناسد.از اينرو، فهرستى مختصر دربارهى خداشناسى و برخى از
صفات حق تعالىـ كه براى اكثرِ خداجويان قابل فهم استـ ارائه و
تقديم مىگردد تا اگر عُمرى باقى بود و توفيقى از جانب پروردگار
عالَم حاصل آمد، به خواست خداوند مهربان، فهرستى از
پيامبرشناسى و امامشناسى و معادشناسىـ كه حاوىِ سه اصل
ديگر از اصول پنجگانهى دين استـ تهيّه و عرضه گردد.محمّدحسن مدرّس فتحىتهران ـ 1385
1. ذاريات 51: 56.