مىباشد. پاسخ اين سخن ناپسند اين است كه محبّت شديد را
عشق مىنامند و آن حالتى است متحرّك و مهيّج در انسان. ادامهى
شدّت محبّت، روح را مهار خود مىكند و اين حالت به شهوانيات
نزديكتر است تا به معنويّات و به هر حال عشق داراى لذّت و نيز
گاهى موجب اَلم و رنج مىشود و خداى متعال منزّه و مبرّا از لذّت
و اَلم است؛ زيرا او محلّ حوادث و نوآمدهها نيست و محبّت در
آياتى چون «... فَاتَّبِعوني يُحْبِبكُمُ اللّهُ : ... پس، از من (كه پيغمبرم)
پيروى كنيد تا خدا شما را مورد محبّت قرار دهد» كه در قرآن مجيد
آمده، اشاره به رحمت خدا دارد و نيز چنين است غضب خدا.
خدا بر هر چيز قدرت دارد
29ـ خداى تعالى توانا و قادر است بهطور مطلق وغيرمحدود؛ به اين معنى كه هيچگونه عجز و ناتوانى و نقص در او
نيست و هر چه بخواهد انجام دهد، مىدهد و هيچ موجودى مانع
قدرت خداى تعالى نيست و قدرت او عام است به اين معنى كه
ازلاً و ابدا و بهطور پايانناپذير و بلااستثنا بر تمام هستى و
ممكنات، قهر و غلبه و توانايى دارد.
30ـ يكى از صفات خدا، حيات است؛ يعنى او كه قادر و
عالِم و بىشريك و... مىباشد، لازمهى عقلى آن حياتى است
الاهى؛ نه مانند حيات ساير موجودات؛ به اين معنا كه مَمات و
نقصى در او راه ندارد و بهتر آن است كه گفته شود: حيات او عين
ذات او است نه زائد بر ذات او.
توضيح اين است كه گفتهاند: حيات عبارت از تعريف و
اتّصاف ذات بارى تعالى به علم و قدرت است. لذا حيات او عين
ذات او است.31ـ خداى جلّ جلالُه، غنىّ بالذّات است و هيچگونه نيازى
به غير خود ندارد؛ زيرا او مركّب از اجزا نيست و عقلاً بسيط و
أحدى المعنى مىباشد و نيازى، نه در ذات و نه در صفات، به غير
ندارد؛ امّا تمام مخلوقات در هستىشان نيازمند اويند؛ زيرا
واجبالوجود بالذّات يعنى خدا محتاج به غير نخواهد بود.32ـ خداى تعالى محلّ حوادث واقع نمىشود. چيزى به او
وارد و داخل نمىشود. او از چيزى منفعل نمىشود؛ يعنى چيزى
در او اثرگذار نيست؛ زيرا خدا بسيط است؛ يعنى مركّب از اجزا
نيست و بساطت او غيرقابل تغيير است؛ همچنانكه جزء و اجزا
ندارد كه از او خارج شود.33ـ ذات الاهى تنزّل و ترقّى ندارد؛ زيرا عقلاً حركت و
سكون كه نياز هم لازمهى آن است بر او جايز نيست. اگر گفته شود:
خدا تنزّل وجودى پيدا كرد تا به حدّ ممكنالوجود رسيد و از آن
تنزّل، اشيا و عالَم را آفريد، نتيجه اين مىشود كه سرجمعِ عالَم
مساوى خداست، بايد گفت: اين خداى خيالى كفرآميز غير از
خداى انبيا و اسلام است؛ زيرا خدا ترقّى و تنزّل ندارد.