نظرى به اثر و مؤثّر - خدا کیست ؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خدا کیست ؟ - نسخه متنی

محمدحسن مدرس فتحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4ـ آنان كه طبيب جسم‏اند، اكثرا مى‏دانند كه بسيارى از
اعضاى ريز و درشت آدمى و حيوان و امثال آنان، در نطفه
به‏صورت ذرّات موجود است كه هر ذرّه‏ى ميكروسكوپى، عاملِ
تشكيل‏دهنده‏ى عضوى از انسان خواهد بود.
اين حكمت از كجا به‏وجود آمده است؟
اين علم و قدرت از
كيست؟

جز از خدا نيست.

5ـ دقّت و تجزيه و تحليلِ عقلايى در چگونگى يك هسته‏ى
خرما و مانند آن، هر كس و هر دانش‏جو و خداجو را از مسأله‏ى
دَور و تسلسل و ابطال آن بى‏نياز مى‏كند و وجود خداى تعالى از
مطالعه در نظام كائنات و عالَم هستى به خوبى اثبات مى‏شود.
6ـ آن‏چه در سراسر عالَم هستى مى‏بينيم، هيچ‏كدام قديم و
ازلى نيست و تمام ذرّات كائنات، از ريز و درشت، ارضى و
سمائى، پيوسته در حركت و تغيير است. اين نيازى به دليل و
برهان ندارد و از محسوسات مى‏باشد؛ يعنى نيستند و به‏وجود
مى‏آيند و همه حادث‏اند.

7ـ اگر بگويند: كاروان هستى سرآغازى نداشته و پيوسته
مى‏آمده و مى‏رفته؛ نه آغازى است آن را و نه پايان و انجام!!

پاسخ مى‏دهيم كه: آن‏چه در اصل نبوده، بودكننده‏اى عالِم و
حكيم و توانا و ازلى مى‏طلبد تا آن را بر نَمَط صحيح حكيمانه‏اى
بيافريند؛ چون آن‏چه حادث است و نبوده، مُحال است خود را
لباس هستى بخشد. اين بحث راجع به حادثِ نخستين است؛ زيرا
حوادث حتما آغاز و اوّلى دارند و اگر چيزى حادث است، از نظر
عقلانى، نمى‏تواند ازلى باشد.

8 ـ آنان‏كه گفته‏اند: عالَم و حوادث قديم‏اند، برهانى ندارند.
خود آن‏ها ازلى نبوده‏اند كه شاهد باشند. از اين‏رو، حرفشان
بى‏اساس و بى‏دليل است؛ زيرا: اگر هستى و عالَم، ازلى فرض
شود، هم‏چنان‏كه خدا را هم ازلى مى‏دانند، در اين فرض، حتما
يكى خالق است و آن ديگر مخلوق. روشن است كه مخلوق،
حادث و غيرازلى خواهد بود و اين‏جاست كه بايد براى عالَم
سرآغازى قائل بود و خالقى كه همان خداى عالِمِ قادرِ حكيمِ حىِّ
ازلى است.

نظرى به اثر و مؤثّر

9ـ خلقت آسمان و خورشيد و ماه و سيّارات و ميلياردها
كهكَشان و خطّ سيْر منظّم هر يك در فضايى كه وسعت آن از
حيطه‏ى وهم و فهم به دور است و نورافشانى و فوايد هريك از
آن‏ها براى يك‏ديگر و براى ساكنان زمين و نظام حساب‏شده‏اى كه
در آن‏هاست، بيانگر چيست؟

/ 15