3. «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ».[1]ـ گمان مبريد، افرادي كه در راه خدا كشته شدهاند مردگانند، بلكه آنان زندگاني هستند كه از رزق پروردگارشان برخوردار ميباشند.شكي نيست كه حيات و بهرهمندي از نعمتهاي الهي مربوط به جسم آنان نيست. بنابراين، حيات و رزق مذكور در آيه شريفه فوق، مربوط به روح و جان شهيدان است. و همانگونه كه مفسران گفتهاند،حيات و بقاي روحي پس از مرگ اختصاص به شهيدان ندارد، و ذكر آنان به خاطر احترام ويژهاي است كه قرآن براي شهيدان قايل است.
رضوان الله برترين پاداش اخروي
از آيات قرآن به دست ميآيد كه در سراي آخرت علاوه بر پاداشها و كيفرهاي بدني و حسي، پاداشها و كيفرهاي غيرحسي نيز براي صالحان و تبهكاران وجود دارد كه تحقق آنها متوقف بر وجود بدن و قواي بدني نيست. قرآن كريم پس از يادآوري پاداشها و لذتهاي حسي بهشت براي مؤمنان، از رضايت و خشنودي خداوند به عنوان بزرگترين پاداش اخروي ياد كرده و چنين ميفرمايد:«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَهً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».[2]ـ نيز در آيه ديگر از «رضوان الله» به عنوان يكي از پاداشهاي اخروي پرهيزكاران ياد كرده و فرموده است:«لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ».[3]مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه نخست كلامي دارد كه حاصل آن چنين است:«ممكن است وجه اينكه كلمه «رضوان» به صورت نكره آورده شده است، اشاره به عظمت رضاي الهي باشد كه فوق تصور انسان است. و نيز ممكن است مقصود از آن بيان برتري رضاي خداوند از ساير نعمتهاي بهشتي باشد. گواه بر اين مطالب، جمله ـ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ـ است كه رستگاري را منحصر در «رِضوان الله» ميداند؛ زيرا پاداشهاي بهشتي نيز در پرتو رضايت خداوند، نعمت محسوب ميشوند، و گرنه لذت بدون محبت و رضاي خداوند، نعمت نخواهد بود».[4]به گفته مولوي:
از خدا غير خدا را خواستن
زندگي بيدوست جان فرسودن است مرگ
حاضر، غايب از حق بودن است
ظن افزوني است، كلي كاستن
حاضر، غايب از حق بودن است
حاضر، غايب از حق بودن است