1- عشق به زيبايي
عشق به زيبايي و جمال ظاهري، يكي از تمايلات و خواستههاي فطري بشر است. تمام طبقات مردم به زيبايي ارج مينهند و يكي از مهمترين علل و دلبستگي خود را به هر چيز و هر كسي جمال و زيبايي آن به حساب ميآورند.گر چه اين علاقه در بين تمام افراد بشر قرار دارد، امّا دختران جوان بيش از اقشار مختلف ديگر به جمال و زيبايي علاقهمند هستند. اين علاقه در دوران حساس بلوغ بيشتر خود را نشان داده و دختراني كه قدم به اين دوران مهم ميگذارند، حساسيّت زيادي نسبت به ظاهر خود و ديگران دارند.آنان دوست دارند زيبايي خود را به رخ ديگران بكشند و به هر چه مينگرند زيبا باشد. اين امر حتي در نوع لباس و پوشاك و وسايل شخصي آنان نيز تأثير گذاشته و هر چه را انتخاب ميكنند، قبل از هر چيز، دوست دارند ظاهري خيره كننده داشته باشد.
آنچه در اين قسمت قابل تذكر است، و بايد مورد توجه دختران جوان قرار گيرد، اين است كه آراستگي و رسيدن به وضع ظاهر و عشق و علاقه به جمال، از نظر اسلام نيز مورد توجه قرار گرفته است معصومان ـ عليهم السّلام ـ كه بعنوان بزرگترين مربيان و الگوهاي تربيتي معرف حضورند، در سخنان ارزشمند خود اين مسئله را مورد تأكيد قرار دادهاند.
به رواياتي در اين مورد توجه كنيد:
1. زيبا پوشي
حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ ضمن حديثي ميفرمايد:لباس زيبا بپوش؛ زيرا خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد.[1]2. خودآرائي
هم چنين آن حضرت ميفرمايد:خداوند زيبايي و خود آرايي را دوست دارد و بينوايي و قيافه فقر آلود را ناخوش ميدارد، هر گاه خداوند به بندهاي نعمتي دهد دوست دارد اثر آن را در او ببيند عرض شد چگونه؟ حضرت فرمود: لباس تميز بپوشد، خود را خوشبو كند، خانهاش را گچكاري نمايد، جلو در خانة خود را بروبد و حتي روشن كردن چراغ پيش از غروب خورشيد فقر را ميبرد و روزي را زياد ميكند.[2]3. خود را بيارائيد
امير مؤمنان ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد:همچنان كه دوست داريد افراد غريبه شما را در بهترين و زيباترين وضع ببينند و خود را براي آنها ميآراييد، وقتي نزد برادر مسلمان خود ميرويد نيز خود را بياراييد.[3]4. اخلاق مؤمنان
همچنين از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:خودآرايي و تجمل از اخلاق مؤمنان است.همانگونه كه گذشت و از روايات ذكر شده فهميده ميشود، جمال و عشق به زيبايي در نظر اسلام نيز مورد تأكيد قرار گرفته و بزرگان دين نيز رأي و نظر مثبتي نسبت به آن دارند.ناگفته روشن است كه گر چه دين مبين اسلام نسبت به مسايل اجتماعي و اخلاقي سفارشهاي فراواني دارد؛ اما هرگز راه افراط و تفريط (يعني زياده روي و يا كوتاهي) را نميپسندد و راه اعتدال را مورد تأكيد قرار ميدهد.از نظر اسلام كساني كه در ظاهر به خود نميرسند و وضعي آشفته و نابساماني دارند، نكوهش شده و از طرف ديگر آنهايي كه بيش از حدّ معمول وقت گرانبهاي خود را صرف رسيدگي به ظاهر و خودآرايي ميكنند را نيز ملامت نموده است.بويژه آن دسته از دختراني كه هدف و منظور از آراسته كردن خود را جلب نظر ديگران ميدانند، بطور قطع از نظر اسلام ملامت شده و هرگز اجازه آشكار كردن جمال ظاهري آنان در حضور نامحرمان را امضاء نمينمايد. امير مؤمنان ـ عليه السّلام ـ در اين باره ميفرمايد:ايّاك ان تتزيّن لنّاس و تبادر الله بالمعاصي.«بپرهيز از اينكه خود را براي ديگران بيارائي و بوسيلة گناهان با خدا به ستيز برخيزي.»[4]پس بر تمام دختران جواني كه شيفته مكارم اخلاق الهي هستند و دوست دارند در پرتو احكام اسلامي، داراي زندگي شرافتمندانهاي باشند، لازم است كه در توجه به جمال و آراستن خود حدّ اعتدال را پيش بگيرند و سخت مواظب باشند كه با دست خويش راههاي سقوط و هلاكت خود را فراهم نياورند.
جمال باطني
در زمــيـن ديگــران خــانه مــكن
كــيست بـيگانـه تــن خــاكي تـو
تا تو تن را چرب و شيرين ميدهي
گر ميان مشك تـن را جـان شــود
مشك را بر تن مزن بر جان بــمال
مشك چه بود نـام پـاك ذوالجلال
فــكر خــود كن فكر بيگانه مــكن
كــز بــراي اوســت غــمناكي تـو
گوهــر جــان را نــيابي فــربـهي
وقت مـردن گـند آن پــيدا شــود
مشك چه بود نـام پـاك ذوالجلال
مشك چه بود نـام پـاك ذوالجلال
[1] . ميزان الحكمة، ج 2، ص 770، ترجمة عطايي.[2] . همان.[3] . ميزان الحكمة، ج 2، ص 770، ترجمة عطايي.[4] . بحارالانوار، ج 71، ص 337.