كتابنامه - ذو القرنين در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ذو القرنين در قرآن - نسخه متنی

نویسنده: محمد رضا امين زارع

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كتابنامه

1- قرآن كريم، ترجمه‏هاى آيت‏الله مكارم شيرازى، استاد محمد مهدى فولادوند و استاد بهاء الدين خرمشاهى.

2- تفسير الميزان و ترجمه آن، علامه سيد محمد حسين طباطبائى، ترجمه استاد سيد محمد باقر موسوى همدانى، جلد 13.

3- تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازى و همكاران، جلد 12.

4- اهل البيت‏سماتهم و حقوقهم فى القرآن الكريم، آيت الله جعفر سبحانى، مؤسسه امام صادق عليه السلام، 1420 ه . ق.

5- تحقيقى درباره ذو القرنين، استاد حسين شريعتى ارموى.

10- كوروش و ذو القرنين از ديدگاه تاريخ و آئين، سيد موسى ميرمدرس.

11- ذو القرنين القاعد الفاتح و الحاكم الصالح، استاد محمد خير رمضان يوسف.

12- كلام مسيحى: توماس ميشل، ترجمه حسين توفيقى، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1377.

14- ذو القرنين كيست؟ دكتر سيد حسن صفوى.

15- كوروش كبير (ذو القرنين)، ابو الكلام آزاد، ترجمه محمد ابراهيم باستانى پاريزى.

16- آيات ذو القرنين، عطاء الله شهاب‏پور.

17- تاملات فى شخصية ذى القرنين، امتياز على عرشى.

18- ذو القرنين ذلك ملك الصالح الطواف من يكون؟ عبد الرحمن يوسف العيد.


[1]. تفسير الميزان، نوشته حضرت علامه سيد محمد حسين طباطبايى‏رحمه الله. اين كتاب در 20 جلد عربى نوشته شده است كه به فارسى و به همين نام ترجمه شده. چند جلد اول آن هم به انگليسى ترجمه و چاپ شده است.

[2]. تفسير نمونه، نوشته آيت‏الله مكارم شيرازى با همكارى جمعى از دانشمندان. اين كتاب در 27 جلد فارسى نوشته شده است. همچنين در 20 جلد عربى به نام «لامثل‏» چاپ شده است. تاكنون دو جلد آن به انگليسى و به نام تفسير «نورالقرآن‏» منتشر گرديده است.

[3]. ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 505.

[4]. سوره طه، آيات 28 - 25.

[5]. به عبارت ديگر شان نزول آيات مربوط به ذو القرنين چيست و بر اساس چه واقعه و چه موضوعى اين آيات نازل شده است؟

[6]. پايان قسمت مورد نياز از روايت. ترجمه تفسيرالميزان، ج 13، ص‏387. نقل عبارت با اندكى تغيير.

[7]. اينكه در آيه كريمه آمده است «ساتلوا عليكم منه ذكرا»، يعنى به زودى بخشى از سرگذشت او را براى شما بازگو مى‏كنم، با اينكه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله بلافاصله از ذو القرنين سخن مى‏گويد، ممكن است‏براى رعايت ادب در گفتار باشد; ادبى كه آميخته با ترك عجله و شتاب‏زدگى است; ادبى كه مفهومش دريافت‏سخن از خداوند و سپس بيان آن براى مردم باشد. نقل عبارت با اندكى تغيير از تفسير نمونه، ج 12، ص 526.

[8]. امكانات ساخت و ساز سايبان، خانه و...; يعنى توانايى جسمى، وسايل، ابزار و توان برنامه‏ريزى را خداوند به انسان‏ها عطا مى‏فرمايد; ولى اين قوم هنوز به آن پايه از تمدن نرسيده بودند كه بفهمند خانه و سايبان هم لازم است و علم ساختمان‏سازى و خيمه زدن را نمى‏دانستند.

[9]. منظور اين است كه دستور داد وسايلى مثل دم‏هاى آهنگرى كنار سد نصب كرده تا با آن آتش را شعله‏ور و آهن‏ها را سرخ كنند.

[10]. مى‏دانيد كه جوهره و اساس دين، اعتقاد و عمل به دو اصل توحيد ومعاد است و نبوت اصلى است كه زائيده اين دو مى‏باشد. به عبارت ديگر، وقتى به خداى يگانه ايمان داشتيم و دانستيم كه خداوند ما و دنيا را نه بيهوده، بلكه براى هدفى آفريده است تا نيكان را پاداش داده و بدان را مجازات كند، و آن پاداش و مجازات در روز قيامت داده خواهد شد، به اين نتيجه مى‏رسيم كه خالق يگانه، يقينا به وسيله‏اى با مخلوقات ارتباط برقرار كرده و هدف خلقت و جزئيات آن را بيان نموده و ما را به صلاح و دقايق راه‏هاى دست‏يابى به پاداش رهنمون نموده است. اين وسيله ارتباط، همان نبوت و پيامبرى است. بنابراين اعتقاد به نبوت زاييده اعتقاد به توحيد و معاد است.

[11]. بايد دانست وقتى خداوند مى‏فرمايد: به او گفتيم، لزوما معنايش پيامبر بودن ذو القرنين نيست; زيرا اين كه خداوند چيزى را به كسى بگويد مى‏تواند به صورت الهام باشد; مثل آيه «و اوحينا الى ام موسى ان ارضعيه‏» و به مادر موسى الهام كرديم كه او را شير بده (قصص، 7]. يا مى‏تواند به صورت گفتگوى پيامبرى باشد; مثل آيه «وقلنا يا آدم اسكن انت و زوجك الجنة‏»; و گفتيم: اى آدم! تو با همسرت در بهشت‏سكونت كن. (بقره، 35]. يا مى‏تواند از طريق پيامبرى باشد; مثل «و زمانى كه از طريق‏موسى‏عليه السلام به بنى‏اسرائيل گفتيم:در اين‏شهر واردشويد» (بقره، 58

[12]. وقال لهم نبيهم ان الله قد بعث لكم طالوت ملكا» و پيامبرشان به آن‏ها گفت:خداوند طالوت‏رابراى‏زمامدارى شما انتخاب كرده‏است.(بقره،247

[13]. سوره مريم، آيه 53.

[14]. سوره صافات، آيه 123.

[15]. كلمات «چشمه يا دريايى تيره و گل‏آلود» ترجمه دو كلمه «عين حماة‏» است. «عين‏» به هر دو معناى چشمه و دريا مى‏آيد و «حماة‏» نيز به معناى تيره، گل آلود، و لجنى است. احتمالا وقتى ذو القرنين به آخرين نقاط خشكى رسيده است، از دور آبهاى محل افق را سبز رنگ و تيره و تار مى‏ديده است، همان‏گونه كه مسافران دريا و ساحل‏نشينان چنين احساسى درباره خورشيد و غروب آن دارند.

[16]. علامه طباطبايى‏رحمه الله مؤلف كتاب تفسير الميزان از آيه بالا چنين‏برداشت كرده است كه خداوند به ذو القرنين اختيار تام مى‏دهد كه يا بدان ايشان را مجازات كند و يا درباره همه روشى نيكو برگزيند. مى‏دانيم كه عذاب خوبان و بدان با همديگر خلاف عدالت است، اما اتخاذ روش احسان و نيكويى نسبت‏به خوب و بد ظلم نيست; البته ممكن است‏شما بگوييد اگر درباره خوب و بد يك روش ولو يك روش نيكو داشته باشيم، اين با عدالت و حكمت‏سازگار نيست; اما درجواب مى‏گوييم كه منظور يك روش مشترك و عين هم نيست، بلكه منظور اتخاذ يك روش نيكو و همراه با احسان درباره مجموع، و روشى نيكوتر و همراه با تشويق و احسان درباره خوبان است.

[17]. اينكه مى‏گوييم دورترين مناطق شرقى، برداشتى است كه از كلمات قرآنى «مطلع الشمس محل طلوع خورشيد» كرده‏ايم و يا به يكى از دو معناى زير مى‏تواند باشد: يا آنجا آخرين مناطق خشكى بود و بعد از آن ديگر خشكى‏اى نبود و در حقيقت منظور انتهاى مشرق مناطق خشكى است، يا اينكه منظور آخرين مناطق شرقى است كه در آنجا انسان‏هايى وجود داشتند و بعد از آن ديگر اقوام و محل سكونتى وجود نداشته كه ذو القرنين مسافرت شرقى خود را ادامه دهد.

[18]. ترجمه تفسير الميزان، ج‏13، ص‏503.

[19]. سوره ابراهيم، آيه 35.

[20]. سوره مائده، آيات 32 و 33. براى توضيح و تفسير اين آيات به تفسير نمونه جلد 4 مراجعه شود.

[21]. سوره شعراء، آيه 109.

[22]. سوره شعراء، آيات 127 و 145 و 164 و 180 و سوره هود، آيات 29 و 51 و سوره انعام، آيه 90.

[23]. اين سخن از پيامبر اسلام به چهار صورت در قرآن آمده است:

اول: «قل لا اسئلكم عليه اجرا ان هو الا ذكر للعالمين‏». بگو در برابر اين رسالت و تبليغ، پاداشى از شما نمى‏طلبم. اين چيزى جز يك يادآورى براى جهانيان نيست! يعنى اين وظيفه من است. سوره انعام، آيه 90.

دوم: «قل ما سئلتكم من اجر فهو لكم ان اجرى الا على الله وهو على كل شى‏ء شهيد» بگو: هر اجر و پاداشى از شما خواسته‏ام براى خود شماست. اجر من تنها بر خداوند است و او بر همه چيز گواه است! سوره سبا، آيه 47.

سوم: «قل ما اسئلكم عليه من اجر الا من شاء ان يتخذ الى ربه سبيلا» بگو: من در برابر ابلاغ آيين خدا هيچ‏گونه پاداشى از شما نمى‏طلبم مگر كسى كه بخواهد راهى به سوى پروردگارش برگزيند. يعنى گزينش اين راه پاداش من است. سوره فرقان، آيه 57.

چهارم: «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ومن يقترف حسنة نزد له فيها حسنا ان الله غفور شكور» بگو: من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست داشتن نزديكانم (اهل بيتم). و هركس كار نيكى انجام دهد، بر نيكى‏اش مى‏افزايم چرا كه خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. سوره شورى، آيه 23.

از مجموعه اين چهار آيه چنين نتيجه‏گيرى مى‏شود كه پيامبر اسلام اجر مادى و دنيايى از امت‏خويش نخواسته است و فقط دوستى و محبت اهل بيت‏عليهم السلام را كه پايه‏اى براى رهبرى آينده اسلام و راهيابى به اهداف عالى و الهى است، به‏عنوان پاداش ذكر نموده است; چيزى كه در اصل به نفع خود امت مى‏باشد. و اين شبيه آن است كه پزشكى بعد از معاينه و تجويز دارو و دستورها به مريض بگويد من از تو مزدى نمى‏خواهم فقط دارو را درست مصرف كن و توصيه‏ها را درست انجام بده. خب در اينجا اگرچه عمل و توصيه‏هاى پزشك به صورت اجر و مزد مطرح شده است، اما اين مزدى نيست كه نفعش به طبيب برسد; بلكه نفع آن به شخص مريض خواهد رسيد.

[24]. سوره الرحمن، آيات 26 و 27.

[25]. كتاب مقدس مسيحيان شامل دو بخش اصلى است: كتب عهد عتيق و كتب عهد جديد.

[26]. به ترجمه تفسير الميزان، ج 13 ص 524 و 525 مراجعه كنيد.

[27]. ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 525. با اندكى تغيير.

[28]. ترجمه تفسير الميزان، جلد 13، صفحه 526، با اندكى تغيير.

[29]. در تاريخ زندگى اسكندر آمده است كه او در قربانگاه شهر بيت‏المقدس براى ستاره مشترى قربانى كرده است (مؤلف

[30]. ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 528. با اندكى تغيير.

[31]. اين كتاب به فارسى ترجمه شده و به نام «ذو القرنين يا كوروش كبير» انتشار يافته است و بسيارى از مفسران و مورخان معاصر، نظريه آن را با لحن موافق‏در كتاب‏هاى خود مشروحا آورده‏اند. تفسير نمونه، ج 12، ص 543.

[32]. يكى از معانى قرن شاخ است.

[33]. كتب عهد عتيق شامل 46 كتاب است كه يكى از آن كتاب‏ها، كتاب دانيال است.

[34]. رجوع كنيد به ترجمه تفسير الميزان، ج 12، ص 539.

[35]. ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 541.

[36]. رجوع كنيد به قرآن كريم، ترجمه، توضيحات و واژه نامه - ذيل آيه 83 سوره مباركه كهف از استاد بهاءالدين خرمشاهى و لوح فشرده (CD]. نورالانوار(2]. ، ذيل كلمه ذو القرنين.

[37]. موانع و وسايل پيشگيرى همشه سد يا موانع طبيعى نيست; بلكه مى‏تواند عدم انسجام، غفلت‏يا چيزهاى ديگر باشد.

/ 8