آب گوارا
(الإمامُ الماءُ العَذْبُ عَلَى الظَّماء).(1) امام آب گواراست، در وقت تشنگي.کسي که در نهايت تشنگي وخستگي، در تابش شديد آفتاب وگرماي سوزان راه مي رود، مي فهمد که آب گوارا يعني چه ويک قطره آب، در آن حال، قدر بي اندازه دارد. اين است که کساني معني امام را مي فهمند که به تشنگي رسيده اند. آيا انسان ها از اين آب شيرين استفاده کافي مي کنند؟!شکر اين نعمت، وقتي ادا مي شود که تشنگان براي رفع تشنگي، از آن آب شيرين استفاده کنند؛ نه اين که آن را رها کرده بخواهند با هر آب تلخ وشوري رفع عطش کنند.از بالاترين مصاديق اين عطش، تشنگي در مسائل اعتقادي است. چند درصد از شيعيان، براي رفع اين عطش، سراغ امام عليه السلام وسخنان ايشان مي روند؟! آيا براي احاديث ائمه عليهم السلام شأن مناسبي قائل هستند يا اين که گفتار متکلّمان غير مسلمان يا دانشمندان ضدّ شيعه را مبناي (دين شناسي) قرار مي دهند؟ اين امر مورد ابتلاي متفکّران ودانشمندان جامعه است نه مردم عادي ومتأسفانه آن ها - چنان که بايد وشايد - بهاي لازم را به سخنان گهربارِ اهل بيت عليهم السلام نمي دهند.
رهنماي هدايت
(والدّالُّ عَلَى الهُدى).(2) امام دليل وراهنماست بر هدايت.امام، در مقام راهبري فکري، مردم را به سوي قرآن، کتاب بزرگ آفرينش، هدايت مي کند؛ چنان که حضرت موسى بن جعفر عليه السلام مي فرمايد:(الإمامُ يَهْدي إلَى الْقُرآن، وَالْقُرآنُ يَهْدي إلَى الإمام).(3) امام به سوي قرآن راه مي نمايد وقرآن به سوي امام.پدر دلسوز
حضرت رضا عليه السلام در ادامه فرمايش خود در معرفي امام مي فرمايد:(الإمامُ... الوالِدُ الشَّفيقُ والأخُ الشّقيقُ والأُمُّ البَرَّةُ بالوَلَدِ الصَّغير).امام... پدر دلسوز (شفيق) وبرادر تني ومادر نيک رفتار نسبت به فرزند خردسال است.شفقت محبتي است که به همراه دلواپسي ونگراني وسوختن براي محبوب باشد.يک پدر دلسوز در مقابل فرزند خود احساس مسئوليت مي کند ونگران اوست. پدر - بيش از آن که به فکر راحتى خود باشد - به آسايش فرزندش مي انديشد ومي کوشد تا بهترين امکانات را براي او فراهم آورد. در واقع پدر ومادر به فرزندشان احسان مي کنند.اين حالت پدر ومادر، برخاسته از محبّت قلبي آنهاست. منطق محبّت، منطق خاصّي است وتا زماني که کسي اهل آن نباشد، نمي فهمد. اگر کسي پدر يا مادر نباشد، نمي تواند احساس آنها را نسبت به فرزندشان درک کند.امام عليّ بن موسى الرضا عليه السلام محبّت امام را شبيه محبّت مادر نيک رفتار نسبت به فرزند کوچک خود معرّفي مي فرمايد. علاقه ومحبّت مادر به فرزند بسيار روشن است وبالاترين مظهر محبّت به شمار مي آيد. هرکس بخواهد بهترين نمونه محبّت وعاطفه شديد در دنيا را نشان دهد، بايد به محبّت مادر نسبت به فرزند خردسال بنگرد.بايد باور داشت که محبّت امام عصر عليه السلام به ما، افزون از محبتي است که يک پدر دلسوز ويک مادر مهربان نسبت به فرزند خود دارند. اين حقيقت، جز در وجود مقدس آن حضرت يافت نمي شود. بايد اين نعمت بزرگ الالهي را قدر دانست وآن را پاس داشت.بهترين پناه
عبارت (اَلْکَهْفِ الْحَصينْ وَغياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُستَکينْ)(4) در موارد متعدد در وصف امام آمده است.(کهف حصين) پناهگاه استواري است که انسان را از خطرات ولغزشها مصون مي دارد وامام فريادرس وپناه درماندگاني است که به او روي آورند.بنابراين، امام آفتاب جهانتاب است... باران حيات بخش است... ماه تابان است... ستاره هدايت است... آب گواراست... شعله فروزان است... خورشيد پرفروغ است... راهنماست... باران شتابنده بهاران است... چشمه جوشان است... برکه وگلستان است... انيس جان ورفيق مؤمنان است واز همه بهتر اين که پدري دلسوز ومادري مهربان است.شعر جانسوز
دعبل بن علي خُزاعي، شاعر نام دار شيعي، مي گويد: قصيده اي را براي مولايم امام رضا عليه السلام سرودم، که يک بيت مشهور آن اين بود:
مَدارسُ آياتٍ خَلَتْ مِنْ تِلاوةٍ
ومَنْزِلُ وَحْيٍ مُقْفِرُ العَرَصَاتِ
ومَنْزِلُ وَحْيٍ مُقْفِرُ العَرَصَاتِ
ومَنْزِلُ وَحْيٍ مُقْفِرُ العَرَصَاتِ
خُروجَ إمامٍ لا مَحالَةَ خارِجٌ
يُمَيِّزُ فينا کُلَّ حَقٍّ وباطِلٍ
ويَجْزي عَلَى النَّعْماءِ والنَّقِمَاتِ
يَقُومُ عَلَى اسمِ اللَّهِ والبَرَکاتِ
ويَجْزي عَلَى النَّعْماءِ والنَّقِمَاتِ
ويَجْزي عَلَى النَّعْماءِ والنَّقِمَاتِ
نشانه هاي محبوب
احاديث فراواني به کمالات واوصاف حضرت مهدي عليه السلام اشاره دارند. اين خصائص برخي بيانگر خصوصيات ظاهري آن حضرت، وبرخي توصيفگر کمالات روحي آن بزرگوار است. وبعضي از چگونگي ظهور حضرت حجت عليه السلام خبر داده تحولات عصر ظهور وبعد از آن را تبيين مي نمايند.لازم به ذکر است، علائمي که راجع به حضرت مهدي عليه السلام ذکر گرديده به گونه اي است که مختصّ آن بزرگوار است ودر هيچيک از مدعيان مهدويت ديده نشده ونخواهد شد. از جمله علائمي که درباره مسائل قبل وبعد از ظهور وهنگام قيام وايام حکومت وپيروزي هاي امام عليه السلام وآکندن زمين از عدل وداد و... هريک از آن امور شاهدي بر حقانيّت حضرت مهدي عليه السلام ومعرفي آن بزرگوار مي باشد.با تحقق اين نشانه ها وانطباق اين اوصاف با حضرت مهدي عليه السلام به هنگام ظهور، هرگونه شکّ وترديد برطرف مي گردد ومجالي براي تشکيک وسوسه انگيزان باقي نمي ماند تا در ايمان واعتقادات افراد تزلزل ايجاد کنند.اکنون به برخي از اوصاف وويژگي هاي امام مهدي عليه السلام به بيان امام هشتم عليه السلام اشاره مي گردد:ميلاد پنهاني
به حضرت رضا عليه السلام عرض شد: اميدواريم شما همان صاحب الامر باشيد. آن حضرت فرمودند:(... يَبعَثُ اللَّهُ لِهذا الأمرِ غُلاماً مِنّا خَفِيَّ المَولِدِ والمَنْشَأِ غيرَ خَفِيٍّ في نَسَبِه ونَفْسِهِ).(6) خداوند براي اين امر مردي را از ما برمي انگيزد که محل ولادت ورشدش بر همگان پوشيده است ولي نسب وشخصيّت او بر کسي پوشيده نيست.پيوسته جوان
ابو صلت هَرَوي گويد: به حضرت رضا عليه السلام عرض کردم: علائم ونشانه هاي حضرت قائم عليه السلام چيست؟ امام عليه السلام فرمودند:(... لا يَهْرَمُ بمرورِ الأيّامِ واللَّيالي...).(7) ... (از نشانه هاي او اين است که) با گذشت روزها وشب ها پيرنخواهد شد...خوشبوترين عطر
حضرت ثامن الحجج عليه السلام فرمود:(... وتکونُ رائحتُهُ أطيَبَ من رائحةِ المِسْکِ...).(8) عطر وجود حضرت مهدي عليه السلام از هر مشکي خوش بوتر است.چهره نوراني
امام رضا عليه السلام فرمود:(... عَلَيهِ جلابيبُ النُّور يَتَوَقَّدُ من شُعاعِ القُدْسِ...).(9) بر او پوششي است از نور که از پرتو قدس روشنائي مي گيرد.سيماي جوانان
ابو صَلت هَروي گويد: از امام هشتم عليه السلام پرسيدم: نشانه قائم شما در وقت ظهور چيست؟ امام پاسخ داد:(... علامَتُهُ أنْ يکونَ شيخَ السِّنِّ، شابَّ المَنْظَرِ، حتَّى أنَّ النّاظِرَ إلَيهِ لَيَحْسَبُهُ ابنَ أربَعيَ سَنَةٍ أو دُونَها...).(10) نشان وجود قائم ما اين است که در سنّ پيران، ولي جوان رُخسار است؛ به طوري که بيننده گمان مي کند که او مردي چهل ساله يا کمتر (جوانتر) است.پيمودن گيتي
امام رضا عليه السلام فرمود:(... هو الذي تُطوى لهُ الأرضُ...).(11) او (امام عصر عليه السلام) کسي است که زمين برايش درنورديده (پيموده) مي شود.سيره حضرت مهدي
از ويژگي هاي مهم در وجود رهبران الالهي، انسانيّت، بزرگواري وگذشت وقدرشناسي آنان است وما از اين گونه سجايا در وجود همه انبيا واوصياي الالهي سراغ داريم؛ ميهمان نوازي ابراهيم خليل، گذشت وعفو يوسف صدّيق، وعطوفت بيکران خاتم انبيا صلى الله عليه وآله وسلم همه بيانگر روح بزرگ آنان است.حضرت مهدي عليه السلام، نيز از نظر سجاياي اخلاقي ودانش وبينش آن چنان والاگهر است که نمونه اش را جز در ميان خاندان معصوم پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم نمي توان يافت؛ آن که خداي متعال صلاحيّت رهبري او را تأييد فرموده است واز او جز نيکويي، به افراد نمي رسد. قرآن مي فرمايد:(بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ).(12) برگزيده خدا (حضرت مهدي عليه السلام) براي شما نيکوتر است؛ اگر در زمره مؤمنان باشيد.امام صادق عليه السلام فرمودند:اوّلين کاري که مهدي عليه السلام انجام مي دهد اين است که در همه عالم ندا برمي آورد: هان، هرکس قرضي بر عهده يکي از شيعيان ما دارد اعلام کند. او حتى دانه سير وخردل را هم به صاحبان آنها مي رساند؛ چه رسد به طلاها ونقره ها واملاک زياد.(13) اولين کار او در هنگامه روي آوري امکانات اجتماعي، پرداخت وام هاي شيعيان، از آغاز امامت امير المؤمنين عليه السلام تا هنگامه ظهور است، يعني ياد کساني را که در تمامي اعصار دل در گرو محبّتش داشته وآرزومند دولت حقّه آن بزرگوار بوده اند فراموش نمي کند. اين همه عطوفت را در که مي توان يافت؟ خلاصه اين که او در فضيلت ها ووالايي ها بي همتاست واز اين روست که امروز در صدر کائنات قرار دارد. آري، او انساني کامل وبرخوردار از همه ويژگيهاي نيکان است وخلاصه (آن چه خوبان همه دارند او تنها دارد). برخي از آنها عبارت است از:ميراث داري انبيا
اَلسَّلامُ عَلي وارِثِ الأنْبِياءِ... وَلَدَيهِ مَوجودٌ آثارُ الأصْفِياءِ...(14) سلام بر وارث پيامبران... (کسي که) آثار برگزيدگان فقط در نزد اوست.امام عصر عليه السلام وارث تمام کمالات انبيا واوليا ونياکان والا تبار خويش است.حضرت رضا عليه السلام به ريّان بن صَلتْ در اين باره فرمودند:(... عصاي موسى وانگشتري حضرت سليمان(15) نزد آن حضرت است).(16) زماني که حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه ظهور مي فرمايد، ميراث هايي از انبيا وخصوصاً از پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم به همراه دارد؛ ميراث هايي که با هيچ بهايي نمي توان ارزيابي کرد.مقصود از ميراث در اين جا، مال ودارايي که شخص از دنيا رفته براي ورثه خود باقي مي گذارد، نيست؛ بلکه مقصود يادگارهاي ويژه الالهي نفيس وپر بهايي است که پيامبران براي اوصياي پس از خود به عنوان ودايع نبوت باقي مي گذارند واز يک وصي به وصيّ بعد منتقل مي گردد.پس از وفات پيامبر گرامي صلى الله عليه وآله وسلم، اين ودايع، به علاوه ميراثهاي شخص رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، به وصيّ آن بزرگوار، يعني حضرت علي بن ابي طالب عليه السلام وپس ازايشان، به حضرت امام حسن عليه السلام وبه همين ترتيب به امام پس از وي... وسرانجام به خاتم الاوصياء دوازدهمين جانشين يعني حضرت مهدي ارواحنا فداه رسيده است. هم اکنون نيز نزد ايشان موجود است وتا روز ظهور آنها را حفظ خواهند فرمود. اين ميراثها، به عنوان نمادهايي، بيانگر حقانيّت آن حضرت ومعرفي آن بزرگوار در زمان ظهور است.حضرت صادق عليه السلام به يکي از اصحاب خود به نام يعقوب بن شعيب فرمود:(مي خواهي پيراهن قائم عليه السلام را - که با آن قيام مي کند - به تو نشان دهم؟).عرض کرد: آري.آن حضرت صندوقچه اي را خواستند. آن را باز کرده پيراهني از کرباس از آن بيرون کشيدند. سر آستين چپ پيراهن، خونين بود.سپس فرمودند: (اين پيراهن رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم است در روزي که دندان پيامبر را شکستند، بر تن حضرتش بود. حضرت مهدي عليه السلام با همين پيراهن قيام مي کند.(17)
(1) همان.(2) الکافي، کتاب الحجّة، بابٌ نادرٌ جامعٌ في فضل الإمام وصفاته، ح1.(3) بحارالانوار، ج25، ص194، ح5.(4) بنگريد به صلوات منقول از حضرت زين العابدين عليه السلام در هر روز از ماه شعبان، مفاتيح الجنان.(5) بحارالانوار، ج51، ص165، ح4.(6) منتخب الاثر، ص288.(7) همان، ص285.(8) إلزام الناصب، ص9.(9) منتخب الأثر، ص422.(10) همان، ص285.(11) بحارالانوار، ج52، ص321.(12) هود 11: 86 .(13) بحارالانوار، ج53، ص34.(14) مفاتيح الجنان، زيارت امام عصر عليه السلام.(15) حضرت رضا عليه السلام در مورد نقش نگين انگشتر حضرت سليمان مي فرمايد: کانَ نَقْش خاتم سليمان بن داود: (سُبحانَ مَنْ اَلْجَمَ الجِنَّ بِکَلماتِه). بحار الانوار، ج63، ص70، ح13. يعني (منزه است خداوندي که لجام کرد جنّيان را به کلمات خود). از حضرت صادق عليه السلام منقول است که: حق تعالى پادشاهي حضرت سليمان را در انگشترش گذاشته بود، پس هرگاه آن انگشتر را در دست مي کرد جميع جن وانس وشياطين ومرغان هوا ووحشيان صحرا نزد او حاضر مي شدند واو را اطاعت مي کردند... تفسير قمي، ج2، ص236.(16) منتخب الاثر، ص221، ح2.(17) غيبت نعماني، باب 13، ح42.