دفتر اول از كتاب مثنوىبردن پادشاه آن طبيب را بر بيمار تا حال او را ببيندفتنه و آشوب و خون ريزى مجوىاين ندارد آخر از آغاز گوىاين ندارد آخر از آغاز گوى بيش ازين از شمس تبريزى مگوىرو تمام اين حكايت بازگوىرو تمام اين حكايت بازگوى