رقعه ى ديگر نوشتن آن غلام پيش شاه چون جواب آن رقعه ى اول نيافت - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر چهارم از كتاب مثنوى

رقعه ى ديگر نوشتن آن غلام پيش شاه چون جواب آن رقعه ى اول نيافت





  • نيست غير نور آدم را خورش
    زين خورشها اندك اندك باز بر
    تا غذاى اصل را قابل شوى
    ژس آن نورست كين نان نان شدست
    چون خورى يكبار از ماكول نور
    عقل دو عقلست اول مكسبى
    از كتاب و اوستاد و فكر و ذكر
    عقل تو افزون شود بر ديگران
    لوح حافظ باشى اندر دور و گشت
    عقل ديگر بخشش يزدان بود
    چون ز سينه آب دانش جوش كرد
    ور ره نبعش بود بسته چه غم
    عقل تحصيلى مثال جويها
    راه آبش بسته شد شد بي نوا
    راه آبش بسته شد شد بي نوا




  • از جز آن جان نيابد پرورش
    كين غذاى خر بود نه آن حر
    لقمه هاى نور را آكل شوى
    فيض آن جانست كين جان جان شدست
    خاك ريزى بر سر نان و تنور
    كه در آموزى چو در مكتب صبى
    از معانى وز علوم خوب و بكر
    ليك تو باشى ز حفظ آن گران
    لوح محفوظ اوست كو زين در گذشت
    چشمه ى آن در ميان جان بود
    نه شود گنده نه ديرينه نه زرد
    كو همي جوشد ز خانه دم به دم
    كان رود در خانه اى از كويها
    از درون خويشتن جو چشمه را
    از درون خويشتن جو چشمه را



/ 1765