دفتر چهارم از كتاب مثنوى
بيان آنك در توبه بازست
هين مكن زين پس فراگير احتراز توبه را از جانب مغرب درى تا ز مغرب بر زند سر آفتاب هست جنت را ز رحمت هشت در آن همه گه باز باشد گه فراز هين غنيمت دار در بازست زود هين غنيمت دار در بازست زود كه ز بخشايش در توبه ست باز باز باشد تا قيامت بر ورى باز باشد آن در از وى رو متاب يك در توبه ست زان هشت اى پسر وآن در توبه نباشد جز كه باز رخت آنجا كش به كورى حسود رخت آنجا كش به كورى حسود