دفتر چهارم از كتاب مثنوى
تصديق كردن استر جوابهاى شتر را و اقرار كردن بفضل او بر خود و ازو استعانت خواستن و بدو پناه گرفتن به صدق و نواختن شتر او را و ره نمودن و يارى دادن پدرانه و شاهانه
غره اى كن شيروار اى شير حق چه خبر جان ملول سير را برنويس احولا خود با آب زر آب نيلست اين حديث جان فزا آب نيلست اين حديث جان فزا تا رود آن غره بر هفتم طبق كى شناسد موش غره ى شير را بهر هر دريادلى نيكوگهر يا ربش در چشم قبطى خون نما يا ربش در چشم قبطى خون نما