در بيان آنك هيچ چشم بدى آدمى را چنان مهلك نيست كى چشم پسند خويشتن مگر كى چشم او مبدل شده باشد به نور حق كه بى يسمع و بى يبصر و خويشتن او بي خويشتن شده - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر پنجم از كتاب مثنوى

در بيان آنك هيچ چشم بدى آدمى را چنان مهلك نيست كى چشم پسند خويشتن مگر كى چشم او مبدل شده باشد به نور حق كه بى يسمع و بى يبصر و خويشتن او بي خويشتن شده





  • پر طاوست مبين و پاى بين
    كه بلغزد كوه از چشم بدان
    احمد چون كوه لغزيد از نظر
    در عجب درماند كين لغزش ز چيست
    تا بيامد آيت و آگاه كرد
    گر بدى غير تو در دم لا شدى
    ليك آمد عصمتى دامن كشان
    عبرتى گير اندر آن كه كن نگاه
    عبرتى گير اندر آن كه كن نگاه




  • تا كه س العين نگشايد كمين
    يزلقونك از نبى بر خوان بدان
    در ميان راه بي گل بي مطر
    من نپندارم كه اين حالت تهيست
    كان ز چشم بد رسيدت وز نبرد
    صيد چشم و سخره ى افنا شدى
    وين كه لغزيدى بد از بهر نشان
    برگ خود عرضه مكن اى كم ز كاه
    برگ خود عرضه مكن اى كم ز كاه



/ 1765