قصه ى بازرگان كى طوطى محبوس او او را پيغام داد به طوطيان هندوستان هنگام رفتن به تجارت - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر اول از كتاب مثنوى

قصه ى بازرگان كى طوطى محبوس او او را پيغام داد به طوطيان هندوستان هنگام رفتن به تجارت





  • نار تو اينست نورت چون بود
    از حلاوتها كه دارد جور تو
    نالم و ترسم كه او باور كند
    عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد
    والله ار زين خار در بستان شوم
    اين عجب بلبل كه بگشايد دهان
    اين چه بلبل اين نهنگ آتشيست
    عاشق كلست و خود كلست او
    عاشق كلست و خود كلست او




  • ماتم اين تا خود كه سورت چون بود
    وز لطافت كس نيابد غور تو
    وز كرم آن جور را كمتر كند
    بوالعجب من عاشق اين هر دو ضد
    همچو بلبل زين سبب نالان شوم
    تا خورد او خار را با گلستان
    جمله ناخوشها ز عشق او را خوشيست
    عاشق خويشست و عشق خويش جو
    عاشق خويشست و عشق خويش جو



/ 1765