پرسيدن آن پادشاه از آن مدعى نبوت كى آنك رسول راستين باشد و ثابت شود با او چه باشد كى كسى را بخشد يا به صحبت و خدمت او چه بخشش يابند غير نصيحت به زبان كى مي گويد - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر پنجم از كتاب مثنوى

پرسيدن آن پادشاه از آن مدعى نبوت كى آنك رسول راستين باشد و ثابت شود با او چه باشد كى كسى را بخشد يا به صحبت و خدمت او چه بخشش يابند غير نصيحت به زبان كى مي گويد





  • شاه پرسيدش كه بارى وحى چيست
    گفت خود آن چيست كش حاصل نشد
    گيرم اين وحى نبى گنجور نيست
    چونك او حى الرب الى النحل آمدست
    او به نور وحى حق عزوجل
    اين كه كرمناست و بالا مي رود
    نه تو اعطيناك كوثر خوانده اى
    يا مگر فرعونى و كوثر چو نيل
    توبه كن بيزار شو از هر عدو
    هر كرا ديدى ز كوثر سرخ رو
    تا احب لله آيى در حساب
    هر كرا ديدى ز كوثر خشك لب
    گر چه باباى توست و مام تو
    از خليل حق بياموز اين سير
    تا كه ابغض لله آيى پيش حق
    تا نخوانى لا و الا الله را
    تا نخوانى لا و الا الله را




  • يا چه حاصل دارد آن كس كو نبيست
    يا چه دولت ماند كو واصل نشد
    هم كم از وحى دل زنبور نيست
    خانه ى وحيش پر از حلوا شدست
    كرد عالم را پر از شمع و عسل
    وحيش از زنبور كمتر كى بود
    پس چرا خشكى و تشنه مانده اى
    بر تو خون گشتست و ناخوش اى عليل
    كو ندارد آب كوثر در كدو
    او محمدخوست با او گير خو
    كز درخت احمدى با اوست سيب
    دشمنش مي دار هم چون مرگ و تب
    كو حقيقت هست خون آشام تو
    كه شد او بيزار اول از پدر
    تا نگيرد بر تو رشك عشق دق
    در نيابى منهج اين راه را
    در نيابى منهج اين راه را



/ 1765