بيان آنك آنچ بيان كرده مي شود صورت قصه است وانگه آن صورتيست كى در خورد اين صورت گيرانست و درخورد آينه ى تصوير ايشان و از قدوسيتى كى حقيقت اين قصه راست نطق را ازين تنزيل شرم مي آيد و از خجالت سر و ريش و قلم گم مي كند و العاقل يكفيه الاشاره - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر پنجم از كتاب مثنوى

بيان آنك آنچ بيان كرده مي شود صورت قصه است وانگه آن صورتيست كى در خورد اين صورت گيرانست و درخورد آينه ى تصوير ايشان و از قدوسيتى كى حقيقت اين قصه راست نطق را ازين تنزيل شرم مي آيد و از خجالت سر و ريش و قلم گم مي كند و العاقل يكفيه الاشاره





  • ما اشتهيت العقل مذ جننتنى
    هل جنونى فى هواك مستطاب
    گر بتازى گويد او ور پارسى
    باده ى او درخور هر هوش نيست
    باز ديگر آمدم ديوانه وار
    غير آن زنجير زلف دلبرم
    غير آن زنجير زلف دلبرم




  • ما حسدت الحسن مذ زينتنى
    قل بلى والله يجزيك الثواب
    گوش و هوشى كو كه در فهمش رسى
    حلقه ى او سخره ى هر گوش نيست
    رو رو اى جان زود زنجيرى بيار
    گر دو صد زنجير آرى بردرم
    گر دو صد زنجير آرى بردرم



/ 1765