رجوع به حكايت خواجه ى تاجر - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر اول از كتاب مثنوى

رجوع به حكايت خواجه ى تاجر





  • بس دراز است اين حديث خواجه گو
    خواجه اندر آتش و درد و حنين
    گه تناقض گاه ناز و گه نياز
    مرد غرقه گشته جانى مي كند
    تا كدامش دست گيرد در خطر
    دوست دارد يار اين آشفتگى
    آنك او شاهست او بى كار نيست
    بهر اين فرمود رحمان اى پسر
    اندرين ره مي تراش و مي خراش
    تا دم آخر دمى آخر بود
    هر چه مي كوشند اگر مرد و زنست
    هر چه مي كوشند اگر مرد و زنست




  • تا چه شد احوال آن مرد نكو
    صد پراكنده همي گفت اين چنين
    گاه سوداى حقيقت گه مجاز
    دست را در هر گياهى مي زند
    دست و پايى مي زند از بيم سر
    كوشش بيهوده به از خفتگى
    ناله از وى طرفه كو بيمار نيست
    كل يوم هو فى شان اى پسر
    تا دم آخر دمى فارغ مباش
    كه عنايت با تو صاحب سر بود
    گوش و چشم شاه جان بر روزنست
    گوش و چشم شاه جان بر روزنست



/ 1765