حكايت مات كردن دلقك سيد شاه ترمد را - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر پنجم از كتاب مثنوى

حكايت مات كردن دلقك سيد شاه ترمد را





  • اجتهادى مي كند با حزر و ظن
    زان رهش دورست تا ديدار دوست
    ساعتى او با خدا اندر عتاب
    ساعتى با بخت خود اندر جدال
    هر كه محبوس است اندر بو و رنگ
    تا برون نايد ازين ننگين مناخ
    زاهدان را در خلا پيش از گشاد
    كز ضجر خود را بدراند شكم
    كز ضجر خود را بدراند شكم




  • كار در بوكست تا نيكو شدن
    كو نجويد سر رئيسيش آرزوست
    كه نصيبم رنج آمد زين حساب
    كه همه پران و ما ببريده بال
    گرچه در زهدست باشد خوش تنگ
    كى شود خويش خوش و صدرش فراخ
    كارد و استره نشايد هيچ داد
    غصه ى آن بي مراديها و غم
    غصه ى آن بي مراديها و غم



/ 1765