دفتر اول از كتاب مثنوى
وداع كردن طوطى خواجه را و پريدن
يك دو پندش داد طوطى بي نفاق خواجه گفتش فى امان الله برو خواجه با خود گفت كين پند منست جان من كمتر ز طوطى كى بود جان من كمتر ز طوطى كى بود بعد از آن گفتش سلام الفراق مر مرا اكنون نمودى راه نو راه او گيرم كه اين ره روشنست جان چنين بايد كه نيكوپى بود جان چنين بايد كه نيكوپى بود