تمامت كتاب الموطد الكريم - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر ششم از كتاب مثنوى

تمامت كتاب الموطد الكريم





  • باز جانها را چو خواند در علو
    بعد ازين باريك خواهد شد سخن
    تا نجوشد ديگهاى خرد زود
    پاك سبحانى كه سيبستان كند
    زين غمام بانگ و حرف و گفت و گوى
    بارى افزون كش تو اين بو را به هوش
    بو نگه دار و بپرهيز از زكام
    تا نيندايد مشامت را ز اثر
    چون جمادند و فسرده و تن شگرف
    چون زمين زين برف در پوشد كفن
    هين بر آر از شرق سيف الله را
    برف را خنجر زند آن آفتاب
    زانك لا شرقيست و لا غربيست او
    كه چرا جز من نجوم بي هدى
    تا خوشت نايد مقال آن امين
    از قزح در پيش مه بستى كمر
    منكرى اين را كه شمس كورت
    از ستاره ديده تصريف هوا
    خود مثرتر نباشد مه ز نان
    خود مثرتر نباشد زهره زآب
    خود مثرتر نباشد زهره زآب




  • بانگ آيد از نقيبان كه انزلوا
    كم كن آتش هيزمش افزون مكن
    ديگ ادراكات خردست و فرود
    در غمام حرفشان پنهان كنند
    پرده اى كز سيب نايد غير بوى
    تا سوى اصلت برد بگرفته گوش
    تن بپوش از باد و بود سرد عام
    اى هواشان از زمستان سردتر
    مي جهد انفاسشان از تل برف
    تيغ خورشيد حسام الدين بزن
    گرم كن زان شرق اين درگاه را
    سيلها ريزد ز كهها بر تراب
    با منجم روز و شب حربيست او
    قبله كردى از ليمى و عمى
    در نبى كه لا احب الا فلين
    زان همى رنجى ز وانشق القمر
    شمس پيش تست اعلي مرتبت
    ناخوشت آيد اذا النجم هوى
    اى بسا نان كه ببرد عرق جان
    اى بسا آبا كه كرد او تن خراب
    اى بسا آبا كه كرد او تن خراب



/ 1765