دفتر ششم از كتاب مثنوى
در عموم تاويل اين آيت كى كلما اوقدوا نارا للحرب
كلما هم اوقدوا نار الوغى عزم كرده كه دلا آنجا مه ايست چون نبودش تخم صدقى كاشته گرچه بر آتش زنه ى دل مي زند گرچه بر آتش زنه ى دل مي زند اطفاء الله نارهم حتى انطفا گشته ناسى زانك اهل عزم نيست حق برو نسيان آن بگماشته آن ستاره ش را كف حق مي كشد آن ستاره ش را كف حق مي كشد