دفتر ششم از كتاب مثنوى
رنجور شدن اين هلال و بي خبرى خواجه ى او از رنجورى او از تحقير و ناشناخت و واقف شدن دل مصطفى عليه السلام از رنجورى و حال او و افتقاد و عيادت رسول عليه السلام اين هلال را
اى عجب چونست از سقم آن هلال گفت از رنجش مرا آگاه نيست صحبت او با ستور و استرست صحبت او با ستور و استرست كه هزاران بدر هستش پاي مال ليك روزى چند بر درگاه نيست سايس است و منزلش اين آخرست سايس است و منزلش اين آخرست