در بيان آنك مصطفى عليه السلام شنيد كى عيسى عليه السلام بر روى آب رفت فرمود لو ازداد يقينه لمشى على الهواء - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر ششم از كتاب مثنوى

در بيان آنك مصطفى عليه السلام شنيد كى عيسى عليه السلام بر روى آب رفت فرمود لو ازداد يقينه لمشى على الهواء





  • هم چو عيسى بر سرش گيرد فرات
    گويد احمد گر يقينش افزون بدى
    هم چو من كه بر هوا راكب شدم
    گفت چون باشد سگى كورى پليد
    نه چنان شيرى كه كس تيرش زند
    كور بر اشكم رونده هم چو مار
    چون بود آن چون كه از چونى رهيد
    گشت چوني بخش اندر لامكان
    او ز بي چونى دهدشان استخوان
    تا ز چونى غسل نارى تو تمام
    گر پليدم ور نظيفم اى شهان
    تو مرا گويى كه از بهر ثواب
    از برون حوض غير خاك نيست
    گر نباشد آبها را اين كرم
    واى بر مشتاق و بر اوميد او
    آب دارد صد كرم صد احتشام
    اى ضياء الحق حسام الدين كه نور
    پاسبان تست نور و ارتقاش
    چيست پرده پيش روى آفتاب
    پرده ى خورشيد هم نور ربست
    پرده ى خورشيد هم نور ربست




  • كه ايمنى از غرقه در آب حيات
    خود هوايش مركب و مامون بدى
    در شب معراج مستصحب شدم
    جست او از خواب خود را شير ديد
    بل ز بيمش تيغ و پيكان بشكند
    چشمها بگشاد در باغ و بهار
    در حياتستان بي چونى رسيد
    گرد خوانش جمله چونها چون سگان
    در جنابت تن زن اين سوره مخوان
    تو برين مصحف منه كف اى غلام
    اين نخوانم پس چه خوانم در جهان
    غسل ناكرده مرو در حوض آب
    هر كه او در حوض نايد پاك نيست
    كو پذيرد مر خبث را دم به دم
    حسرتا بر حسرت جاويد او
    كه پليدان را پذيرد والسلام
    پاسبان تست از شر الطيور
    اى تو خورشيد مستر از خفاش
    جز فزونى شعشعه و تيزى تاب
    بي نصيب از وى خفاشست و شبست
    بي نصيب از وى خفاشست و شبست



/ 1765