داستان آن درويش كى آن گيلانى را دعا كرد كى خدا ترا به سلامت به خان و مان باز رساناد - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر ششم از كتاب مثنوى

داستان آن درويش كى آن گيلانى را دعا كرد كى خدا ترا به سلامت به خان و مان باز رساناد





  • گفت يك روزى به خواجه ى گيليى
    چون ستد زو نان بگفت اى مستعان
    گفت خان ار آنست كه من ديده ام
    هر محدث را خسان باذل كنند
    زانك قدر مستمع آيد نبا
    زانك قدر مستمع آيد نبا




  • نان پرستى نر گدا زنبيليى
    خوش به خان و مان خود بازش رسان
    حق ترا آنجا رساند اى دژم
    حرفش ار عالى بود نازل كنند
    بر قد خواجه برد درزى قبا
    بر قد خواجه برد درزى قبا



/ 1765