آمدن مهمان پيش يوسف عليه السلام و تقاضا كردن يوسف عليه السلام ازو تحفه و ارمغان - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر اول از كتاب مثنوى

آمدن مهمان پيش يوسف عليه السلام و تقاضا كردن يوسف عليه السلام ازو تحفه و ارمغان





  • ور نه اى منكر چنين دست تهى
    اندكى صرفه بكن از خواب و خور
    شو قليل النوم مما يهجعون
    اندكى جنبش بكن همچون جنين
    وز جهان چون رحم بيرون روى
    آنك ارض الله واسع گفته اند
    دل نگردد تنگ زان عرصه ى فراخ
    حاملى تو مر حواست را كنون
    چونك محمولى نه حامل وقت خواب
    چاشنيى دان تو حال خواب را
    اوليا اصحاب كهفند اى عنود
    مي كشدشان بى تكلف در فعال
    چيست آن ذات اليمين فعل حسن
    مي رود اين هر دو كار از انبيا
    گر صدايت بشنواند خير و شر
    گر صدايت بشنواند خير و شر




  • در در آن دوست چون پا مي نهى
    ارمغان بهر ملاقاتش ببر
    باش در اسحار از يستغفرون
    تا ببخشندت حواس نوربين
    از زمين در عرصه ى واسع شوى
    عرصه اى دان انبيا را بس بلند
    نخل تر آنجا نگردد خشك شاخ
    كند و مانده مي شوى و سرنگون
    ماندگى رفت و شدى بى رنج و تاب
    پيش محمولى حال اوليا
    در قيام و در تقلب هم رقود
    بي خبر ذات اليمين ذات الشمال
    چيست آن ذات الشكال اشغال تن
    بي خبر زين هر دو ايشان چون صدا
    ذات كه باشد ز هر دو بي خبر
    ذات كه باشد ز هر دو بي خبر



/ 1765