اعتماد كردن هاروت و ماروت بر عصمت خويش و اميرى اهل دنيا خواستن و در فتنه افتادن - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر اول از كتاب مثنوى

اعتماد كردن هاروت و ماروت بر عصمت خويش و اميرى اهل دنيا خواستن و در فتنه افتادن





  • همچو هاروت و چو ماروت شهير
    اعتمادى بودشان بر قدس خويش
    گرچه او با شاخ صد چاره كند
    گر شود پر شاخ همچون خارپشت
    گرچه صرصر پس درختان مي كند
    بر ضعيفى گياه آن باد تند
    تيشه را ز انبوهى شاخ درخت
    ليك بر برگى نكوبد خويش را
    شعله را ز انبوهى هيزم چه غم
    پيش معنى چيست صورت بس زبون
    تو قياس از چرخ دولابى بگير
    گردش اين قالب همچون سپر
    گردش اين باد از معنى اوست
    جر و مد و دخل و خرج اين نفس
    گاه جيمش مي كند گه حا و دال
    گه يمينش مي برد گاهى يسار
    همچنين اين باد را يزدان ما
    باز هم آن باد را بر ممنان
    گفت المعنى هوالله شيخ دين
    جمله اطباق زمين و آسمان
    جمله اطباق زمين و آسمان




  • از بطر خوردند زهرآلود تير
    چيست بر شير اعتماد گاوميش
    شاخ شاخش شير نر پاره كند
    شير خواهد گاو را ناچار كشت
    با گياه تر وى احسان مي كند
    رحم كرد اى دل تو از قوت ملند
    كى هراس آيد ببرد لخت لخت
    جز كه بر نيشى نكوبد نيش را
    كى رمد قصاب از خيل غنم
    چرخ را معنيش مي دارد نگون
    گردشش از كيست از عقل مشير
    هست از روح مستر اى پسر
    همچو چرخى كان اسير آب جوست
    از كى باشد جز ز جان پر هوس
    گاه صلحش مي كند گاهى جدال
    كه گلستانش كند گاهيش خار
    كرده بد بر عاد همچون اژدها
    كرده بد صلح و مراعات و امان
    بحر معنيهاى رب العالمين
    همچو خاشاكى در آن بحر روان
    همچو خاشاكى در آن بحر روان



  • / 1765