التماس كردن همراه عيسى عليه السلام زنده كردن استخوانها از عيسى عليه السلام - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر دوم از كتاب مثنوى

التماس كردن همراه عيسى عليه السلام زنده كردن استخوانها از عيسى عليه السلام





  • گشت با عيسى يكى ابله رفيق
    گفت اى همراه آن نام سنى
    مر مرا آموز تا احسان كنم
    گفت خامش كن كه آن كار تو نيست
    كان نفس خواهد ز باران پاك تر
    عمرها بايست تا دم پاك شد
    خود گرفتى اين عصا در دست راست
    گفت اگر من نيستم اسرارخوان
    گفت عيسى يا رب اين اسرار چيست
    چون غم خود نيست اين بيمار را
    مرده ى خود را رها كردست او
    گفت حق ادبار اگر ادبارجوست
    آنك تخم خار كارد در جهان
    گر گلى گيرد به كف خارى شود
    كيمياى زهر و مارست آن شقى
    كيمياى زهر و مارست آن شقى




  • استخوانها ديد در حفره ى عميق
    كه بدان مرده تو زنده مي كنى
    استخوانها را بدان با جان كنم
    لايق انفاس و گفتار تو نيست
    وز فرشته در روش دراك تر
    تا امين مخزن افلاك شد
    دست را دستان موسى از كجاست
    هم تو بر خوان نام را بر استخوان
    ميل اين ابله درين بيگار چيست
    چون غم جان نيست اين مردار را
    مرده ى بيگانه را جويد رفو
    خار روييده جزاى كشت اوست
    هان و هان او را مجو در گلستان
    ور سوى يارى رود مارى شود
    بر خلاف كيمياى متقى
    بر خلاف كيمياى متقى



/ 1765