يافتن شاه باز را به خانه ى كمپير زن - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر دوم از كتاب مثنوى

يافتن شاه باز را به خانه ى كمپير زن





  • آنك تو مستش كنى و شيرگير
    گرچه ناخن رفت چون باشى مرا
    ورچه پرم رفت چون بنوازيم
    گر كمر بخشيم كه را بر كنم
    آخر از پشه نه كم باشد تنم
    در ضعيفى تو مرا بابيل گير
    قدر فندق افكنم بندق حريق
    گرچه سنگم هست مقدار نخود
    موسى آمد در وغا با يك عصاش
    هر رسولى يك تنه كان در زدست
    نوح چون شمشير در خواهيد ازو
    احمدا خود كيست اسپاه زمين
    تا بداند سعد و نحس بي خبر
    دور تست ايرا كه موسى كليم
    چونك موسى رونق دور تو ديد
    گفت يا رب آن چه دور رحمتست
    غوطه ده موسى خود را در بحار
    گفت يا موسى بدان بنمودمت
    كه تو زان دورى درين دور اى كليم
    من كريمم نان نمايم بنده را
    من كريمم نان نمايم بنده را




  • گر ز مستى كژ رود عذرش پذير
    بر كنم من پرچم خورشيد را
    چرخ بازى گم كند در بازيم
    گر دهى كلكى علمها بشكنم
    ملك نمرودى به پر برهم زنم
    هر يكى خصم مرا چون پيل گير
    بندقم در فعل صد چون منجنيق
    ليك در هيجا نه سر ماند نه خود
    زد بر آن فرعون و بر شمشيرهاش
    بر همه آفاق تنها بر زدست
    موج طوفان گشت ازو شمشيرخو
    ماه بين بر چرخ و بشكافش جبين
    دور تست اين دور نه دور قمر
    آرزو مي برد زين دورت مقيم
    كاندرو صبح تجلى مي دميد
    آن گذشت از رحمت آنجا ريتست
    از ميان دوره ى احمد بر آر
    راه آن خلوت بدان بگشودمت
    پا بكش زيرا درازست اين گليم
    تا بگرياند طمع آن زنده را
    تا بگرياند طمع آن زنده را



/ 1765