كلوخ انداختن تشنه از سر ديوار در جوى آب - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر دوم از كتاب مثنوى

كلوخ انداختن تشنه از سر ديوار در جوى آب





  • بر سر ديوار هر كو تشنه تر
    هر كه عاشقتر بود بر بانگ آب
    او ز بانگ آب پر مى تا عنق
    اى خنك آن را كه او ايام پيش
    اندر آن ايام كش قدرت بود
    وان جوانى همچو باغ سبز و تر
    چشمه هاى قوت و شهوت روان
    خانه ى معمور و سقفش بس بلند
    پيش از آن كايام پيرى در رسد
    خاك شوره گردد و ريزان و سست
    آب زور و آب شهوت منقطع
    ابروان چون پالدم زير آمده
    از تشنج رو چو پشت سوسمار
    روز بيگه لاشه لنگ و ره دراز
    بيخهاى خوى بد محكم شده
    بيخهاى خوى بد محكم شده




  • زودتر بر مي كند خشت و مدر
    او كلوخ زفت تر كند از حجاب
    نشنود بيگانه جز بانگ بلق
    مغتنم دارد گزارد وام خويش
    صحت و زور دل و قوت بود
    مي رساند بى دريغى بار و بر
    سبز مي گردد زمين تن بدان
    معتدل اركان و بى تخليط و بند
    گردنت بندد به حبل من مسد
    هرگز از شوره نبات خوش نرست
    او ز خويش و ديگران نا منتفع
    چشم را نم آمده تارى شده
    رفته نطق و طعم و دندانها ز كار
    كارگه ويران عمل رفته ز ساز
    قوت بر كندن آن كم شده
    قوت بر كندن آن كم شده



/ 1765