دفتر دوم از كتاب مثنوى
رجعت به قصه ى مريض و عيادت پيغامبر عليه السلام
اين عيادت از براى اين صله ست در عيادت شد رسول بى نديد چون شوى دور از حضور اوليا چون نتيجه ى هجر همراهان غمست سايه ى شاهان طلب هر دم شتاب گر سفر دارى بدين نيت برو گر سفر دارى بدين نيت برو وين صله از صد محبت حامله ست آن صحابى را بحال نزع ديد در حقيقت گشته اى دور از خدا كى فراق روى شاهان زان كمست تا شوى زان سايه بهتر ز آفتاب ور حضر باشد ازين غافل مشو ور حضر باشد ازين غافل مشو