دانستن پيغامبر عليه السلام كى سبب رنجورى آن شخص گستاخى بوده است در دعا - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر دوم از كتاب مثنوى

دانستن پيغامبر عليه السلام كى سبب رنجورى آن شخص گستاخى بوده است در دعا





  • گفت گر كودك در آيد يا زنى
    گفت با او مشورت كن وانچ گفت
    نفس خود را زن شناس از زن بتر
    مشورت با نفس خود گر مي كنى
    گر نماز و روزه مي فرمايدت
    مشورت با نفس خويش اندر فعال
    برنيايى با وى و استيز او
    عقل قوت گيرد از عقل دگر
    من ز مكر نفس ديدم چيزها
    وعده ها بدهد ترا تازه به دست
    عمر اگر صد سال خود مهلت دهد
    گرم گويد وعده هاى سرد را
    اى ضياء الحق حسام الدين بيا
    از فلك آويخته شد پرده اى
    اين قضا را هم قضا داند علاج
    اژدها گشتست آن مار سياه
    اژدها و مار اندر دست تو
    حكم خذها لا تخف دادت خدا
    هين يد بيضا نما اى پادشاه
    دوزخى افروخت بر وى دم فسون
    دوزخى افروخت بر وى دم فسون




  • كو ندارد عقل و راى روشنى
    تو خلاف آن كن و در راه افت
    زانك زن جزويست نفست كل شر
    هرچه گويد كن خلاف آن دنى
    نفس مكارست مكرى زايدت
    هرچه گويد ژس آن باشد كمال
    رو بر يارى بگير آميز او
    نيشكر كامل شود از نيشكر
    كو برد از سحر خود تمييزها
    كه هزاران بار آنها را شكست
    اوت هر روزى بهانه ى نو نهد
    جادوى مردى ببندد مرد را
    كه نرويد بى تو از شوره گيا
    از پى نفرين دل آزرده اى
    عقل خلقان در قضا گيجست گيج
    آنك كرمى بود افتاده به راه
    شد عصا اى جان موسى مست تو
    تا به دستت اژدها گردد عصا
    صبح نو بگشا ز شبهاى سياه
    اى دم تو از دم دريا فزون
    اى دم تو از دم دريا فزون



/ 1765