ناليدن معاويه به حضرت حق تعالى از ابليس و نصرت خواستن - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر دوم از كتاب مثنوى

ناليدن معاويه به حضرت حق تعالى از ابليس و نصرت خواستن





  • اين حديثش همچو دودست اى اله
    من به حجت بر نيايم با بليس
    آدمى كو علم الاسما بگست
    از بهشت انداختش بر روى خاك
    نوحه ى انا ظلمنا مي زدى
    اندرون هر حديث او شرست
    مردى مردان ببندد در نفس
    اى بليس خلق سوز فتنه جو
    اى بليس خلق سوز فتنه جو




  • دست گير ار نه گليمم شد سياه
    كوست فتنه ى هر شريف و هر خسيس
    در تك چون برق اين سگ بى تكست
    چون سمك در شست او شد از سماك
    نيست دستان و فسونش را حدى
    صد هزاران سحر در وى مضمرست
    در زن و در مرد افروزد هوس
    بر چيم بيدار كردى راست گو
    بر چيم بيدار كردى راست گو



/ 1765