دفتر اول از كتاب مثنوى
نوميد كردن وزير مريدان را از رفض خلوت
آن وزير از اندرون آواز داد كه مرا عيسى چنين پيغام كرد روى در ديوار كن تنها نشين بعد ازين دستورى گفتار نيست الوداع اى دوستان من مرده ام تا به زير چرخ نارى چون حطب پهلوى عيسى نشينم بعد ازين پهلوى عيسى نشينم بعد ازين كاى مريدان از من اين معلوم باد كز همه ياران و خويشان باش فرد وز وجود خويش هم خلوت گزين بعد ازين با گفت و گويم كار نيست رخت بر چارم فلك بر برده ام من نسوزم در عنا و در عطب بر فراز آسمان چارمين بر فراز آسمان چارمين