گفتن عايشه رضى الله عنها مصطفى را عليه السلام كى تو بى مصلى بهر جا نماز مي كنى چونست - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید









 
دفتر دوم از كتاب مثنوى

گفتن عايشه رضى الله عنها مصطفى را عليه السلام كى تو بى مصلى بهر جا نماز مي كنى چونست





  • عايشه روزى به پيغامبر بگفت
    هر كجا يابى نمازى مي كنى
    گرچه مي دانى كه هر طفل پليد
    گفت پيغامبر كه از بهر مهان
    سجده گاهم را از آن رو لطف حق
    هان و هان ترك حسد كن با شهان
    كو اگر زهرى خورد شهدى شود
    كو بدل گشت و بدل شد كار او
    قوت حق بود مر بابيل را
    لشكرى را مرغكى چندى شكست
    گر ترا وسواس آيد زين قبيل
    ور كنى با او مرى و همسرى
    ور كنى با او مرى و همسرى




  • يا رسول الله تو پيدا و نهفت
    مي دود در خانه ناپاك و دنى
    كرد مستعمل بهر جا كه رسيد
    حق نجس را پاك گرداند بدان
    پاك گردانيد تا هفتم طبق
    ور نه ابليسى شوى اندر جهان
    تو اگر شهدى خورى زهرى بود
    لطف گشت و نور شد هر نار او
    ور نه مرغى چون كشد مر پيل را
    تا بدانى كان صلابت از حقست
    رو بخوان تو سوره ى اصحاب فيل
    كافرم دان گر تو زيشان سر برى
    كافرم دان گر تو زيشان سر برى


/ 1765