كرامات آن درويش كى در كشتى متهمش كردند - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید









 
دفتر دوم از كتاب مثنوى

كرامات آن درويش كى در كشتى متهمش كردند





  • متهم چون دارم آنها را كه حق
    متهم نفس است نى عقل شريف
    نفس سوفسطايى آمد مي زنش
    معجزه بيند فروزد آن زمان
    ور حقيقت بود آن ديد عجب
    آن مقيم چشم پاكان مي بود
    كان عجب زين حس دارد عار و ننگ
    تا نگويى مر مرا بسيارگو
    تا نگويى مر مرا بسيارگو




  • كرد امين مخزن هفتم طبق
    متهم حس است نه نور لطيف
    كش زدن سازد نه حجت گفتنش
    بعد از آن گويد خيالى بود آن
    چون مقيم چشم نامد روز و شب
    نى قرين چشم حيوان مي شود
    كى بود طاووس اندر چاه تنگ
    من ز صد يك گويم و آن همچو مو
    من ز صد يك گويم و آن همچو مو


/ 1765