دفتر اول از كتاب مثنوى
تعظيم نعت مصطفى صلى الله عليه و سلم كى مذكور بود در انجيل
بود در انجيل نام مصطفى بود ذكر حليه ها و شكل او طايفه ى نصرانيان بهر ثواب بوسه دادندى بر آن نام شريف اندرين فتنه كه گفتيم آن گروه ايمن از شر اميران و وزير نسل ايشان نيز هم بسيار شد وان گروه ديگر از نصرانيان مستهان و خوار گشتند از فتن هم مخبط دينشان و حكمشان نام احمد اين چنين يارى كند نام احمد چون حصارى شد حصين بعد ازين خون ريز درمان ناپذير بعد ازين خون ريز درمان ناپذير آن سر پيغامبران بحر صفا بود ذكر غزو و صوم و اكل او چون رسيدندى بدان نام و خطاب رو نهادندى بر آن وصف لطيف ايمن از فتنه بدند و از شكوه در پناه نام احمد مستجير نور احمد ناصر آمد يار شد نام احمد داشتندى مستهان از وزير شوم راى شوم فن از پى طومارهاى كژ بيان تا كه نورش چون نگهدارى كند تا چه باشد ذات آن روح الامين كاندر افتاد از بلاى آن وزير كاندر افتاد از بلاى آن وزير