دفتر سوم از كتاب مثنوى
امر حق به موسى عليه السلام كه مرا به دهانى خوان كى بدان دهان گناه نكرده اي
گفت اى موسى ز من مي جو پناه گفت موسى من ندارم آن دهان از دهان غير كى كردى گناه آنچنان كن كه دهانها مر ترا از دهانى كه نكردستى گناه يا دهان خويشتن را پاك كن ذكر حق پاكست چون پاكى رسيد مي گريزد ضدها از ضدها چون در آيد نام پاك اندر دهان چون در آيد نام پاك اندر دهان با دهانى كه نكردى تو گناه گفت ما را از دهان غير خوان از دهان غير بر خوان كاى اله در شب و در روزها آرد دعا و آن دهان غير باشد عذر خواه روح خود را چابك و چالاك كن رخت بر بندد برون آيد پليد شب گريزد چون بر افروزد ضيا نه پليدى ماند و نه اندهان نه پليدى ماند و نه اندهان