دفتر سوم از كتاب مثنوى
بوجود آمدن موسى و آمدن عوانان به خانه ى عمران و وحى آمدن به مادر موسى كى موسى را در آتش انداز
خود زن عمران كه موسى برده بود آن زنان قابله در خانه ها غمز كردندش كه اينجا كودكيست اندرين كوچه يكى زيبا زنيست پس عوانان آمدند او طفل را وحى آمد سوى زن زان با خبر عصمت يا نار كونى باردا زن بوحى انداخت او را در شرر پس عوانان بى مراد آن سو شدند با عوانان ماجرا بر داشتند كاى عوانان باز گرديد آن طرف كاى عوانان باز گرديد آن طرف دامن اندر چيد از آن آشوب و دود بهر جاسوسى فرستاد آن دغا نامد او ميدان كه در وهم و شكيست كودكى دارد وليكن پرفنيست در تنور انداخت از امر خدا كه ز اصل آن خليلست اين پسر لا تكون النار حرا شاردا بر تن موسى نكرد آتش اثر باز غمازان كز آن واقف بدند پيش فرعون از براى دانگ چند نيك نيكو بنگريد اندر غرف نيك نيكو بنگريد اندر غرف