خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسيدن از روان پدر حقيقت موسى عليه السلام - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسيدن از روان پدر حقيقت موسى عليه السلام





  • بعد از آن گفتند اى مادر بيا
    بردشان بر گور او بنمود راه
    بعد از آن گفتند اى بابا به ما
    كه دو مرد او را به تنگ آورده اند
    نيست با ايشان سلاح و لشكرى
    تو جهان راستان در رفته اى
    آن اگر سحرست ما را ده خبر
    هم خبر ده تا كه ما سجده كنيم
    نااميدانيم و اوميدى رسيد
    نااميدانيم و اوميدى رسيد




  • گور بابا كو تو ما را ره نما
    پس سه روزه داشتند از بهر شاه
    شاه پيغامى فرستاد از وجا
    آب رويش پيش لشكر برده اند
    جز عصا و در عصا شور و شرى
    گرچه در صورت به خاكى خفته اى
    ور خدايى باشد اى جان پدر
    خويشتن بر كيميايى بر زنيم
    راندگانيم و كرم ما را كشيد
    راندگانيم و كرم ما را كشيد



/ 1765