اختلاف كردن در چگونگى و شكل پيل - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

اختلاف كردن در چگونگى و شكل پيل





  • نه تو گويى هم بگوش خويشتن
    همچو آن وقتى كه خواب اندر روى
    بشنوى از خويش و پندارى فلان
    تو يكى تو نيستى اى خوش رفيق
    آن تو زفتت كه آن نهصدتوست
    خود چه جاى حد بيداريست و خواب
    دم مزن تا بشنوى از دم ز نان
    دم مزن تا بشنوى زان آفتاب
    دم مزن تا دم زند بهر تو روح
    همچو كنعان كشنا مي كرد او
    هى بيا در كشتى بابا نشين
    گفت نه من آشنا آموختم
    هين مكن كين موج طوفان بلاست
    باد قهرست و بلاى شمع كش
    گفت نه رفتم برآن كوه بلند
    هين مكن كه كوه كاهست اين زمان
    گفت من كى پند تو بشنوده ام
    خوش نيامد گفت تو هرگز مرا
    هين مكن بابا كه روز ناز نيست
    تا كنون كردى واين دم نازكيست
    تا كنون كردى واين دم نازكيست




  • نه من ونه غيرمن اى هم تو من
    تو ز پيش خود به پيش خود شوى
    با تو اندر خواب گفتست آن نهان
    بلك گردونى ودرياى عميق
    قلزمست وغرقه گاه صد توست
    دم مزن والله اعلم بالصواب
    آنچ نامد در زبان و در بيان
    آنچ نامد دركتاب و در خطاب
    آشنا بگذار در كشتى نوح
    كه نخواهم كشتى نوح عدو
    تا نگردى غرق طوفان اى مهين
    من بجز شمع تو شمع افروختم
    دست و پا و آشنا امروز لاست
    جز كه شمع حق نمي پايد خمش
    عاصمست آن كه مرا از هر گزند
    جز حبيب خويش را ندهد امان
    كه طمع كردى كه من زين دوده ام
    من بري ام از تو در هر دو سرا
    مر خدا را خويش وانباز نيست
    اندرين درگاه گيرا ناز كيست
    اندرين درگاه گيرا ناز كيست



/ 1765