اقتدا كردن قوم از پس دقوقي - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

اقتدا كردن قوم از پس دقوقي





  • پيش در شد آن دقوقى در نماز
    اقتدا كردند آن شاهان قطار
    چونك با تكبيرها مقرون شدند
    معنى تكبير اينست اى امام
    وقت ذبح الله اكبر مي كنى
    تن چو اسمعيل و جان همچون خليل
    گشت كشته تن ز شهوتها و آز
    چون قيامت پيش حق صفها زده
    ايستاده پيش يزدان اشك ريز
    حق همي گويد چه آوردى مرا
    عمر خود را در چه پايان برده اى
    گوهر ديده كجا فرسوده اى
    چشم و هوش و گوش و گوهرهاى عرش
    دست و پا دادمت چون بيل و كلند
    همچنين پيغامهاى دردگين
    در قيام اين كفتها دارد رجوع
    قوت استادن از خجلت نماند
    باز فرمان مي رسد بردار سر
    سر بر آرد از ركوع آن شرمسار
    باز فرمان آيدش بردار سر
    باز فرمان آيدش بردار سر




  • قوم همچون اطلس آمد او طراز
    در پى آن مقتداى نامدار
    همچو قربان از جهان بيرون شدند
    كاى خدا پيش تو ما قربان شديم
    همچنين در ذبح نفس كشتنى
    كرد جان تكبير بر جسم نبيل
    شد به بسم الله بسمل در نماز
    در حساب و در مناجات آمده
    بر مثال راست خيز رستخيز
    اندرين مهلت كه دادم من ترا
    قوت و قوت در چه فانى كرده اى
    پنج حس را در كجا پالوده اى
    خرج كردى چه خريدى تو ز فرش
    من ببخشيدم ز خود آن كى شدند
    صد هزاران آيد از حضرت چنين
    وز خجالت شد دوتا او در ركوع
    در ركوع از شرم تسبيحى بخواند
    از ركوع و پاسخ حق بر شمر
    باز اندر رو فتد آن خام كار
    از سجود و وا ده از كرده خبر
    از سجود و وا ده از كرده خبر



/ 1765