رفتن هر دو خصم نزد داود عليه السلام - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

رفتن هر دو خصم نزد داود عليه السلام





  • پاى پيش و پاى پس در راه دين
    وام دار شرح اينم نك گرو
    چون ندارد شرح اين معنى كران
    گفت كورم خواند زين جرم آن دغا
    من دعا كورانه كى مي كرده ام
    كور از خلقان طمع دارد ز جهل
    آن يكى كورم ز كوران بشمريد
    كورى عشقست اين كورى من
    كورم از غير خدا بينا بدو
    تو كه بينايى ز كورانم مدار
    آنچنانك يوسف صديق را
    مر مرا لطف تو هم خوابى نمود
    مي نداند خلق اسرار مرا
    حقشان است و كى داند راز غيب
    خصم گفتش رو به من كن حق بگو
    شيد مي آرى غلط مي افكنى
    با كدامين روى چون دل مرده اى
    غلغلى در شهر افتاده ازين
    كاى خدا اين بنده را رسوا مكن
    تو همي دانى و شبهاى دراز
    تو همي دانى و شبهاى دراز




  • مي نهد با صد تردد بى يقين
    ور شتابستت ز الم نشرح شنو
    خر به سوى مدعى گاو ران
    بس بليسانه قياسست اى خدا
    جز به خالق كديه كى آورده ام
    من ز تو كز تست هر دشوار سهل
    او نياز جان و اخلاصم نديد
    حب يعمى و يصمست اى حسن
    مقتضاى عشق اين باشد نكو
    دايرم برگرد لطفت اى مدار
    خواب بنمودى و گشتش متكا
    آن دعاى بي حدم بازى نبود
    ژاژ مي دانند گفتار مرا
    غير علام سر و ستار عيب
    رو چه سوى آسمان كردى عمو
    لاف عشق و لاف قربت مي زنى
    روى سوى آسمانها كرده اى
    آن مسلمان مي نهد رو بر زمين
    گر بدم هم سر من پيدا مكن
    كه همي خواندم ترا با صد نياز
    كه همي خواندم ترا با صد نياز



/ 1765