بيان آنك نفس آدمى بجاى آن خونيست كى مدعى گاو گشته بود و آن گاو كشنده عقلست و داود حقست يا شيخ كى نايب حق است كى بقوت و يارى او تواند ظالم را كشتن و توانگر شدن به روزى بي كسب و بي حساب - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

بيان آنك نفس آدمى بجاى آن خونيست كى مدعى گاو گشته بود و آن گاو كشنده عقلست و داود حقست يا شيخ كى نايب حق است كى بقوت و يارى او تواند ظالم را كشتن و توانگر شدن به روزى بي كسب و بي حساب





  • هر خسى دعوى داودى كند
    از صيادى بشنود آواز طير
    نقد را از نقل نشناسد غويست
    رسته و بر بسته پيش او يكيست
    اين چنين كس گر ذكى مطلقست
    هين ازو بگريز چون آهو ز شير
    هين ازو بگريز چون آهو ز شير




  • هر كه بى تمييز كف در وى زند
    مرغ ابله مي كند آن سوى سير
    هين ازو بگريز اگر چه معنويست
    گر يقين دعوى كند او در شكيست
    چونش اين تمييز نبود احمقست
    سوى او مشتاق اى دانا دلير
    سوى او مشتاق اى دانا دلير



/ 1765