قصه ى اهل سبا و حماقت ايشان و اثر ناكردن نصيحت انبيا در احمقان - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

قصه ى اهل سبا و حماقت ايشان و اثر ناكردن نصيحت انبيا در احمقان





  • مرغ مرده ى خشك وز زخم كلاغ
    زان همي خوردند چون از صيد شير
    هر سه زان خوردند و بس فربه شدند
    آنچنان كز فربهى هر يك جوان
    با چنين گبزى و هفت اندام زفت
    راه مرگ خلق ناپيدا رهيست
    نك پياپى كاروانها مقتفى
    بر در ار جويى نيابى آن شكاف
    بر در ار جويى نيابى آن شكاف




  • استخوانها زار گشته چون پناغ
    هر يكى از خوردنش چون پيل سير
    چون سه پيل بس بزرگ و مه شدند
    در نگنجيدى ز زفتى در جهان
    از شكاف در برون جستند و رفت
    در نظر نايد كه آن بي جا رهيست
    زين شكاف در كه هست آن مختفى
    سخت ناپيدا و زو چندين زفاف
    سخت ناپيدا و زو چندين زفاف



/ 1765