معجزه خواستن قوم از پيغامبران - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

معجزه خواستن قوم از پيغامبران





  • قوم گفتند اى گروه مدعى
    چون شما بسته همين خواب و خوريد
    چون شما در دام اين آب و گليد
    حب جاه و سرورى دارد بر آن
    ما نخواهيم اين چنين لاف و دروغ
    انبيا گفتند كين زان علتست
    دعوى ما را شنيديت و شما
    امتحانست اين گهر مر خلق را
    هر كه گويد كو گوا گفتش گواست
    آفتابى در سخن آمد كه خيز
    تو بگويى آفتابا كو گواه
    روز روشن هر كه او جويد چراغ
    ور نمي بينى گمانى برده اى
    كورى خود را مكن زين گفت فاش
    در ميان روز گفتن روز كو
    صبر و خاموشى جذوب رحمتست
    انصتوا بپذير تا بر جان تو
    گر نخواهى نكس پيش اين طبيب
    گفت افزون را تو بفروش و بخر
    تا ثناى تو بگويد فضل هو
    تا ثناى تو بگويد فضل هو




  • كو گواه علم طب و نافعى
    همچو ما باشيد در ده مي چريد
    كى شما صياد سيمرغ دليد
    كه شمارد خويش از پيغامبران
    كردن اندر گوش و افتادن بدوغ
    مايه ى كورى حجاب ريتست
    مي نبينيد اين گهر در دست ما
    ماش گردانيم گرد چشمها
    كو نمي بيند گهر حبس عماست
    كه بر آمد روز بر جه كم ستيز
    گويدت اى كور از حق ديده خواه
    عين جستن كوريش دارد بلاغ
    كه صباحست و تو اندر پرده اى
    خامش و در انتظار فضل باش
    خويش رسوا كردنست اى روزجو
    وين نشان جستن نشان علتست
    آيد از جانان جزاى انصتوا
    بر زمين زن زر و سر را اى لبيب
    بذل جان و بذل جاه و بذل زر
    كه حسد آرد فلك بر جاه تو
    كه حسد آرد فلك بر جاه تو



/ 1765