وجه عبرت گرفتن ازين حكايت و يقين دانستن كى ان مع العسر يسرا - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

وجه عبرت گرفتن ازين حكايت و يقين دانستن كى ان مع العسر يسرا





  • عبرتست آن قصه اى جان مر ترا
    تا كه زيرك باشى و نيكوگمان
    ديگران گردند زرد از بيم آن
    زانك گل گر برگ برگش مي كنى
    گويد از خارى چرا افتم بغم
    هرچه از تو ياوه گردد از قضا
    ما التصوف قال وجدان الفرح
    آن عقابش را عقابى دان كه او
    تا رهاند پاش را از زخم مار
    گفت لا تاسوا على ما فاتكم
    كان بلا دفع بلاهاى بزرگ
    كان بلا دفع بلاهاى بزرگ




  • تا كه راضى باشى در حكم خدا
    چون ببينى واقعه ى بد ناگهان
    تو چو گل خندان گه سود و زيان
    خنده نگذارد نگردد منثنى
    خنده را من خود ز خار آورده ام
    تو يقين دان كه خريدت از بلا
    فى الفاد عند اتيان الترح
    در ربود آن موزه را زان نيك خو
    اى خنك عقلى كه باشد بى غبار
    ان اتى السرحان واردى شاتكم
    و آن زيان منع زيانهاى سترگ
    و آن زيان منع زيانهاى سترگ



/ 1765