دفتر سوم از كتاب مثنوى
اجابت كردن حق تعالى دعاى موسى را عليه السلام
گفت بخشيدم بدو ايمان نعم بلك جمله مردگان خاك را گفت موسى اين جهان مردنست اين فناجا چون جهان بود نيست رحمتى افشان بر ايشان هم كنون تابدانى كه زيان جسم و مال پس رياضت را به جان شو مشترى ور رياضت آيدت بى اختيار چون حقت داد آن رياضت شكر كن چون حقت داد آن رياضت شكر كن ور تو خواهى اين زمان زنده ش كنم اين زمان زنده كنم بهر ترا آن جهان انگيز كانجا روشنست بازگشت عاريت بس سود نيست در نهان خانه ى لدينا محضرون سود جان باشد رهاند از وبال چون سپردى تن به خدمت جان برى سر بنه شكرانه ده اى كاميار تو نكردى او كشيدت ز امر كن تو نكردى او كشيدت ز امر كن